تنبور ، ساز عشق و عرفانامروزه به جرات می توان گفت که: معروفترین و دوست داشتنی ترین ساز در بین اقشار مختلف مردم استان کرمانشاه « تنبور » است . چهرههای تنبور نواز مطرحی نیز در این دیار حضوری جاودانه دارند . از سید طاهر یارویسی گرفته تا … اما این نوشتهی کوتاه از دریچهی دیگر تنبور را معرفی می کند .
در طول سیر و سفر تاریخی و فرهنگی تنبور در نقاط و نواحی مختلف ، نامها و شکل های متفاوتی پیدا کرده است ، به گمان قوی می تو.ان گفت که اکثر سازهای زهی مضرابی از این ساز کهن مشتق شده و کمال یافته . تنبور به این اسامی خوانده شده است : تنبور خراسانی ، قوچانی ، شروانی ، تنبور بغدادی ، تیسفونی و انواع دو تار ، چگور و قپوز و … با شکل هایی مشابه . هنوز در بیشتر مناطق ایران حضور دارد و ان طور که در فرهنگ نامه ها امده ، در ایران باستان ، مصر و آشور این ساز وجود داشته . در آشور آن را پاندورا می خواندهاند و این ساز دارای سه سیم بوده است و یوانانیان تنبور را به صورت « فاندورا »اقتباس کرده و سپس به صورت پاندورا وارد زبان منطقهی اروپایی گردیده است . و نیز آمده که : در پنج هزار سال پیش در آناتولی قدیمی گروهی از نژاد آریایی می زیستهاند به نام ( هیتیت ) که تنبور بین آنان معمول بوده است و در نقش هایی حجاری شده روی سنگ ، این ساز تصویر شده است . آرتور کریستین سن در کتاب « ایران در زمان سامانیان »نام ابزار موسیقی ایران را چنین اورده : بربط ، نای ، مزمار ، چنگ و گوید : مردم خراسان بیشتر وسیلهای را در موسیقی به کار می برند که هفت تار داشته و آنرا ( زنگ ) می خواندند اما مردم ری ، طبرستان و دیلم ، تنبور را دوست تر داشته و این ساز نزد همه فرس ، مقدم بر سایر ساز ها بوده است .
اینجا سخن از تنبور ناحیهی کرد نشین غرب ایران یعنی تنبور تیسفونی است که در منطقهی کرمانشاهان و نقاط دیگر با شناسنامه و زبانی نزدیک به هم و مشترک تا امروز نغمه پرداز است و در بیشتر منازل در مناطق یاد شده نواخته می شود و جزء همیشگی زندگی این اهالی است . این ساز که مردمان اهل حق « یارسان»قرنهای متمادی در نگهداری آن و نعمات باستانی و اهورایی آن کوشیدهاند . ساز مذهبی و آیینی آنها و همدم قلندران عارف و حق پرستان است به طوریکه قبل و بعد از نواختن دست و دستانش را می بوسند و بر دیده می گذارند . و بر نوازندهگان جوان است که همچون گذشتهگان با این ساز رفتار کنند . آهنگ و نغمه های تنبور ، به صورت مقامی اجرا می شود و مانند کلیهی موسیقی های ایران زمین ، دارای موسیقی موزون و بدون وزن و در بعضی مقامهای آن اوزان ، به صورت سنگین و فراخ می باشد که بسیار کهن سال می نماید و قدمت و سابقهی دور و دراز آن را نشان می دهد .
کاسهی تنبور بیضیس شکل و دستهای نسبتا بلند دارد . دارای سیزده الی چهارده دستان ( پرده ) است و فواصل آن نزدیک به پرده و نیم پرده است و بر خلاف سازهای موسیقی سنتی ، در این ساز ربع پرده وجود ندارد و این نشانگر اصالت و دست نخوردگی آن است . بطور کلی مقام های تنبور به دو صورت است : کلام یا نظم حقانی که در مراسم آیینی و ذکر جمعی اجرا می گردد که در جاهای متفرقه نباید اجرا شود و مقامهایی دیگر را عرفانی ، مجلسی ، و مخازی گویند که نواختن آنها با رعایت زمان و مکان و افارد اشکالی ندارد .
سلام
ممنون که به وب من سر زدی .
از نوشته هات خیلی خوشم اومد.
وب اصلی من آدرسش اینه که برات میفرستم.
خدانگهدار
سلام .داشتم در مورد کنسرت جستجو میکردم که به وبلاگ شما رسیدم. خیلی حال کردم . فقط امیدوارم کار قشنگت تداوم داشته باشه. نوای تنبور برای من یعنی یک دنیا احساس . صدای جادوییش را کسی نیست که بشنوه و مجذوبش نشه. ایشالا موفق و پاینده باشی . یک لینک توی وبلاگم با اجازتون ایجاد میکنم.