تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

آشفته بازار فرهنگ و هنر در ایران

در تاریخ ۲۷ ساله حکومت اسلام گرایان در ایران همواره یکی از پر انتقاد ترین و مشکل ساز ترین ارگان ها در دولت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است . این وزارت خانه با حضور مستقیم و بی واسطه خود با مقوله فرهنگ و هنر همواره در معرض افراط و تفریط های واضح و گاه چندش آور بوده است . حوزه فرهنگ و هنر همواره به عنوان یکی از حساس ترین ارکان فکری جامعه از سوی سیاست گذاران مذهبی ایران در تنگناهای ویژه قرار داشته و به همین واسطه شاهد سانسور های بدون مرز بخصوص در حوزه کتاب و فیلم و موسیقی و ... بوده ایم .

تا پیش از سوم تیر سال گذشته شاید به آسانی می توانستیم دوران وزارت آقای مهندس میرسلیم را سیاه ترین دوران وزارت فرهنگ پس از انقلاب بنامیم . ولی با ظهور دولت جدید و انتخاب آقای محمد حسین صفار هرندی به عنوان وزیر ارشاد دور جدید و نگران کننده ای از حیات این وزارت خانه حساس آغاز شد .

انتخاب فردی که کم و بیش ۲۰ سال را در حساس ترین مناطق ایران در یک ارگان نظامی چون سپاه پاسداران گذرانده با هیچ توجیهی قابل قبول نیست. وزارت خانه ای که بیشترین ارتباط آن با حساس ترین  لطیف ترین و بی آزار ترین قشر جامعه یعنی اصحاب فرهنگ و هنر می باشد شاهد ریاست یک اهرم نظامی با خلق و خوی ارباب رعیتی است که این اختلاف سطح فکری آقای هرندی میان ذات و کارش در سخنان ایشان موج می زند .

به خبری که دیروز در روزنامه شرق چاپ شد توجه کنید :

وزیر ارشاد:ساختار سینمایی ایران باید اصلاح شود .

در خبر فوق کلمه باید نشانگر شخصیت ستیزه جوی وزیر محترم است که حتی پس از گذشت ۱ سال از وزارت ایشان هنوز نحوه ی جمله بندی خویش را اصلاح ننموده اند . چه افسوس خواهیم خورد هنگامی که اساتید هنری ایران برای ارائه هنرشان سالن های خارخ از خاک ایران را ترجیح می دهند و ملت خود را به ناچار از هنر نابشان محروم می کنند . هنوز شاهدیم اساتید موسیقی برای برگزاری کنسرت شهرهای فرنگ را به سالن های نه چندان مناسب تهران و شهرستان های ایران ترجیح می دهند . خفقان حاکم بر جامعه فرهنگ تنها در مدت ۱ سال تشدید شده و هر انصاف بیداری با مشاهده ی وضع موجود نگران ۳ سال آینده می شود .

رخوت و رکود در سالن های سینما  بی میلی اساتید موسیقی برای ارائه آثار هنری و برگزاری اجراهای زنده  کاهش روز افزون تیتراژ کتاب  و میل به مطالعه در میان جامعه ایرانی و حتی بی اعتمادی مردم به مطبوعات همه و همه نتیجه ی سیاست های غلط فرهنگی در ایران است .

***

این هم داروگ با صدای استاد شجریان در آواز دشتی با آهنگی از استاد لطفی و شعر نیما

نظرات 7 + ارسال نظر
*پرنسس* سه‌شنبه 6 تیر 1385 ساعت 21:57 http://yasesefid.blogsky.com



ممنونم


خیلی وقت بود ب کلبه خوشگلت سر نزده بودم


موفق باشی
یا علی

***** سه‌شنبه 6 تیر 1385 ساعت 22:46

آقاسیاوش
دوست خوبم سلام
واقعآازشجاعتت خوشم اومد
مطلب فوق العاده ای بود
موفق و شادباشی

فرناز چهارشنبه 7 تیر 1385 ساعت 14:03 http://http://fahmidanbayeknegah.persianblog.com

سلام
جالبه
علاقمندی به کلام پر شور موسیقی
به من هم سر بزن
قانون های زندگی را بخون و ببین قانون خودت کدومه؟
اهن
سنگ
برنز
طلا
و..؟
منتظرتم

بهرخ چهارشنبه 7 تیر 1385 ساعت 14:05 http://http://faribkari.persianblog.com

یا علی
بیا و با هم اشنا شویم

سلام
ممنون سر زدی
مطلب جالب اما دردناکی بود..

بی نام پنج‌شنبه 8 تیر 1385 ساعت 01:36 http://ninahagen.blogfa.com

آمدم !

سیاوش تی پنج‌شنبه 8 تیر 1385 ساعت 22:49 http://shahoo121.blogfa.com/

سلام دوست عزیز و محترم
بعد از مدتها بالاخره خدمت رسیدم
دوست عزیز مطلب زیبایی انتخاب کردید خسته نباشید
در ضمن کلک خیال انگیز به روز شد و منتظر
یا حق
http://weblog.kelke252.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد