تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

رسانه ای ملی که در برابر ملت است نه برای ملت

 درمطلبی پیرامون میزگرد چالش های اجرای موسیقی در ایران به بررسی مشکلات موسیقی و وضعیت آن در حال حاضر پرداخته شده است . نگارنده از تکرار مکرات خسته  شده و قصد ندارد در این نوشتار به بررسی چند باره ی مشکلات موسیقی و نا کارامدی مسئولان حوزه فرهنگ و هنر در ایران بپردازد اما در سخنان آقای رضا موسوی زاده به نکته ای برخوردم که تذکر آنرا به ایشان و سایر هم فکران محترمشان ضروری دیدم .

این هنرمند گرامی ضمن انتقاد از صدا و سیما ی اسلامی ایران ابراز داشته اند :متاسفانه رسانه ملی نیز بیشترین ضرر را به دلیل دید غیر کارشناسانه خود بر موسیقی وارد کرده است ؛ این رسانه با استفاده ابزاری از قطعات موسیقی و ساخته‌‏ها و نواخته‌‏ها ، استفاده نا به جا از موسیقی را رواج داده است.

در کل این جمله درد دل بسیاری از دوستداران موسیقی ایرانی و علاقه مندان به فرهنگ و هنر این سرزمین را بیان می کند . ولی آیا از دیدگاه شما رسانه ای که به موسیقی ملی یک کشور کوچکترین احترامی نمی گذارد برای هنرمندان و هنردوستان اندکی مجال هنرنمایی فراهم نمی کند ساز های ملی و اغلب کهن ایران که سند تاریخی و هویت تمدن ایرانی است را از دید عموم پنهان می کند ملی است ؟

رسانه ای که در آستانه رخدادهای مهم سیاسی به ناگاه به یاد ای ایران بنان و سپیده ی شجریان و کاروان ناظری و .... می افتد ملی است ؟ مگر نه اینکه رسانه ی ملی به ملت یک کشور متعلق است؟ به نظر شما چرا در شبکه های استانی چون مراکز استانی در مناطق ترک نشین یا کرد نشین یا لر و .... حجم بسیاری از برنامه ها به زبان فارسی پخش می شود ؟ دادن القاب دهن پرکن بجز ارائه ی میدان عمل وسیع تر برای نا اهلان چیزی را به ملت ما نمی بخشد . تا زمانی که در جملات و اعمال خوددقت بیشتری نکنیم به هدف مشترک خود که همانا سرفرازی ایران و ایرانی است نخواهیم رسید .  

بررسی مقام یاری از مقام های کهن اهل حق لرستان

مقام یاری با نواختن قطعه هانای ممد بگ که از سرود های دینی یارسان است آغاز می شود . نواختن این مقام در کنار رودخانه گاماسیاب یاد آور زندگی و خاطره ی غرق شدن (( شاه خوشین )) در رودخانه گاماسیاب است .شاه خوشین از بنیانگذاران یارسان دلفان در سال ۴۰۶ هجری قمری در لرستان تولد یافت و گروه بسیاری در سلک مسلکش در آمدند . وی از یاران و هم مسلکان باباطاهر لرستانی بوده که  قلندر خانه ای در خرم آباد بنام اوست . بنا به کتاب دوره ی شاه خوشین گروه زیادی از پیروان او تنبور زن بوده و سرود های یارسان و ذکر جلی را با نواختن تنبور خوانده اند .

در سال ۴۶۷ هجری قمری روزی با عده ای از یارانش به نزدیکی گاماسیاب رفته و در رودخانه مزبور به شنا کردن می پردازد و در آب فرو می رود و روان پاکش به سرای جاودانی پرواز می کند . بی شک امروز مقام یاری را که برای بازگشت جنازه های غرق شده در رودخانه ی گاماسیاب تا صیمره می نوازند ملهم از این ماجرا است . بر اساس افسانه های کهن ساکنان اطراف این رودخانه بر این باورند که سالیانه تعدادی از افراد را این رودخانه ی پرخروش به کام خود خواهد کشاند .

***

در خبرها آمده است که اجرای  اپرای مانا و مانی اثر استاد دهلوی منتفی شده است . این در حالی بود که طی ماه های گذشته بارها بر ارائه این اثر در ایران و اجرای آن در تهران تاکید می شد . عدم اجازه ی اجرای این اثر بار دیگر روحییه عداوت مسئولان دولتی ایران و در راس آنها وزارت ارشاد را در برخورد با هنرمندان موسیقی آشکار کرد . انزوای اساتید موسیقی ورکود و رخوت حاکم بر هنر موسیقی ملی  - محروم نمودن مردم در استفاده از آثار جاودانه ی هنرمندان شهیر کشورشان - نفوذ روز افزون فرهنگ های بیگانه و در تنگنا  گذاشتن فرهنگ ملی خودمان - بی هویتی فرزندان امروز ایران و گم شدن در انبوه امواج مدرنیته و... همه و همه از روحیه متحجرانه ی مسئولان دولتی و برخورد ناروای آنان با تاریخ و فرهنگ یکی از کهن ترین ملل دنیا نشات گرفته و در صورت ادامه این وضع وای به حال آیند گان .

جناب وزیر یا هر مدیر محترم دیگر یا هر روحانی گرامی که مخالف اجرای موسیقی به بهانه صدای زنان هستید . از دوران جاهلیت اعراب بیش از ۱۴۰۰ سال میگذرد و امروز زنان در کشورهای عربی کم و بیش به حقوق خود می رسند . حال آنکه ایران از هزاران سال پیش دارای منشور حقوق بشر بود . حقوق زنان و مردان مساوی و احترام به حقوق انسانی در رگ و خون ایرانیان جاری بود . چرا باید رفتارها باید ها و نباید های ملت ایران بر پایه ی هنجار های اعراب جاهلیت پایه ریزی شود . تبر زنی به ریشه هنر و فرهنگ این کشور تا کنون بسیاری از جوانان ایران را به بیراهه کشانده و باز هم باید گفت : در صورت ادامه ی این وضع وای به حال آیندگان .

 

 

 

نکاتی چند پیرامون آلبوم با ستاره ها جدیدترین اثر همایون شجریان

تنبور مست فرارسیدن عید سعید فطر را به تمام دوستان تبریک عرض می کند .

***

با ستاره ها کاری از همایون شجریان و به آهنگ سازی محمد جواد ضرابیان جدیدترین اثر عرضه شده در بین آثار موسیقی ملی می باشد . جدای از بحث فنی نکاتی کلی پیرامون این اثر قابل ذکر است .

نخست اینکه پیش تراعلام شده بود که در کار شاهد ارائه۷ اثر جدید در قالب تصنیف خواهیم بود که پس از انتشار شاهد اجرای ۸ تصنیف با صدای همایون هستیم . تم کلی آهنگ ها به حال و هوای آثار گذشته جناب ضرابیان است و اندک تفاوتی هم اگر داشته چندان به سمت تعالی اثر نبوده است . شاید این سکون و یکنواختی در آفرینش آهنگ های مجموعه در تصنیف سنگ دل با شعری از احمد سهیلی خوانساری نمود آشکارتری به خود گرفته به صورتی که نمونه این تصنیف را در همکاری گذشته همایون با آقای ضرابیان به خاطر داریم .

در آثار همایون شجریان که جناب ضرابیان به عنوان آهنگساز فعالیت کرده است آثاری چون هوای گریه دیده می شود که تا حدودی به ماندگاری رسیدند و به عنوان نقطه درخشانی در آثار این دوهنرمند ثبت و ضبط شدند حال آنکه در این کار جز تصنیف با ستاره ها که بعید می رسد با اقبالی همانند هوای گریه رو به رو شود دیگر تصانیف پس از یک بار شنیدن فراموش می شوند و شنونده رغبتی برای شنیدن دوباره ی آن ندارد  .

 تصنیف افسونگر که آخرین کار اجرا شده در آلبوم با ستاره ها است بیشتر به کارهای چند سال اخیر جناب افتخاری شبیه است که با انتقاد بسیاری از طرف دوستداران موسیقی ایرانی همراه بوده است . شاید ساخت این مدل از تصانیف در تخصص جناب ضرابیان است چرا که سابقه همکاری ایشان با آقای افتخاری گویای این واقعیت است .به هر حال همایون جوان با صدای زیبا و هنر خدادادی اش و با پشتوانه ی خانوادگی اش بیشتر زیر ذره بین قرار دارد و پرورش در حضور پدری چون استاد شجریان انتظارات را از وی صد چندان کرده است .اقبال عمومی کارهای همایون به همان دلیل که بر همه ی ما و خودش روشن و آشکار است تضمین شده است .با وجود چنین تضمینی از طرف جامعه از همایون در نحوه ی انتخاب اشعار و آهنگ ها و همچنین همکاران هنرمندش انتظار بیشتری می رود .

 توجه جامعه به یک هنرمند نعمتی است که شاید گاه سال های سال برای بدست آوردنش تلاش شود . همایون که از این موقعیت برجسته برخوردار است نباید این اعتماد عمومی را به آسانی از دست بدهد .

ای کاش همایون جوان در ارائه آثار خود به آواز اهمیت بیشتری بدهد و از استعداد سرشار خود در این حوزه نیز استفاده کند . تصنیف خوانی هنری ماندگار است اگر با آگاهی کامل و دیده ی بینا با آن برخورد شود . قدمت هنر آواز در مقابل تصنیف لزوم احترام بیشتر به آن را در نزد هنرمندان ما آشکار می کند و امیدواریم که شجریان کوچک از تصنیف خوانی محض بر حذر باشد .

تنبور مست برای هنرمند گرامی همایون شجریان آرزوی سلامت و موفقیت روز افزون دارد .

 ***

دوست عزیز جناب آقای سعید . در پست قبلی من از تصنیف خوانی محض همایون انتقاد کردم و از  تصنیف های دشت - با ستاره ها و شب جدایی به عنوان آثاری زیبا و در خور توجه نام بردم . اما بعد از تهیه کاست متوجه شدم که تصنیف های دشت و شب جدایی در این آلبوم ارائه نشده و تنها باستاره ها در این اثر قرار گرفته . از این بابت از همه ی دوستان گرامی عذر خواهی می کنم .