تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

بزرگداشت درویش خان برگزار می‌شود

بزرگداشت "درویش خان" اواخر شهریورماه درکاخ نیاوران یا تالار وحدت، با بازسازی آثاری از این استاد موسیقی ایرانی برگزار می‌شود

 بازسازی آثار قدما یکی از برنامه‌های مجید درخشانی رهبر گروه موسیقی "خورشید" است و درهمین‌راستا، درخشانی به همراه گروه‌اش بازسازی آثار "درویش خان" را آغاز کرده است در قالب این برنامه قراراست از تصنیف‌های ساخته شده توسط درخشانی برای "درویش خان" و براساس تصنیف‌های ماندگار"درویش خان" استفاده شود و بازسازی‌هایی نیز روی برخی قسمت‌های آن صورت گرفته است. همچنین "گروه خورشید" قراراست در هر اجرا یک بخش را به بزرگان موسیقی ایران اختصاص دهد.

بنا براین گزارش، نزدیک به هشتاد سال از مرگ "درویش خان" استاد تار ایران مى‌گذرد، استادی که ساز ایرانى‌ " تار" با نام او گره خورده است ، گویى‌ هرگاه نام درویش خان به زبان آید ناخواسته تصویر و نام تار در ذهن زنده مى‌شود و برغم گذشت بیش هفت دهه از مرگش هنوز رنگ‌ها و پیش درآمدهایش در ارکسترها نواخته و درکلاس هاى‌ موسیقى‌ تدریس مى‌شود. او در یکى‌ از خانواده‌هاى‌ متوسط تهران متولد شد، پدرش "حاجى‌ بشیر" اهل طالقان بود و به موسیقى‌ آشنایى‌ داشت و پسرش (غلامحسین ) را جهت فراگیرى‌ این هنر به دسته موزیک دارالفنون سپرد. غلامحسین به فراگیرى‌ خط موسیقى‌ و نواختن شیپور و طبل کوچک مشغول شد و از همان کودکى‌ دردسته موزیکچى‌هاى‌ ملیجک و کامران میرزا نواختن طبل کوچک و شیپور را عهده دار شد. پدر طبق عادت دوستان را با عنوان "درویش" خطاب مى‌کرد و فرزند خود را نیز با همین عنوان فرا مى‌خواند تا اینکه واژه "درویش خان" برسر زبان‌ها افتاد و مکمل نام این هنرمند شد. وى‌ پس از یک دوره کوتاه آموزش سه تار نزد پدر به مجلس درس بزرگترین نوازنده تار آن زمان "آقامیرزا حسینقلى‌" راه یافت و بهترین شاگرد وى‌ شد.

در آن زمان اغلب هنرمندان براى‌ حفظ موقعیت اجتماعى‌ و تامین معیشت خویش ، دربار سلاطین و امرا را پایگاه خود قرار مى‌دادند، درویش نیز پس از اینکه با رجال، موسیقى‌ دانان و هنر دوستان آن زمان آشنا شد به دربار"شعاع السطنه " (پسرمظفرالدین شاه) راه یافت و جزو نوازندگان مخصوص وى‌ شد. عایدات درویش خان کفاف مخارخ او را نمى‌کرد لذا دعوت دیگر بزرگان را نیز براى‌ نوازندگى‌ قبول مى‌کرد. این موضوع به گوش شعاع السلطنه رسید و از این که نوازنده مخصوص او در مجالس دیگران ساز مى‌زند، بسختى‌ برآشفت و دستور داد تا انگشتان درویش خان را قطع کنند ولى‌ با وساطت "کمال السلطنه"(پدر ابوالحسن صبا) از اجراى‌ این فرمان جلوگیرى‌ شد.

درویش خان پس از مدتى‌ از شعاع السلطنه خواست تا کناره گیریش را از دربار بپذیرد که این درخواست با مخالفت شدید و خشمگنانه شاهزاده روبه رو شد، لذا او از بیم جان خود به سفارت انگلستان پناه برد. شخصیت متین و هنر والاى‌ درویش خان موجب شد تا سفیرانگلستان توسط نامه‌اى‌ به شاهزاده مستبد درخواست آزادى‌ وى‌ را بدهد، شاهزاده نیز پذیرفت و این هنرمند پس از آن بااشتیاق و علاقه بیشترى‌ به تدریس پرداخت. او پله شهرت و رشد را بسرعت طى‌ کرد و پس از "آقا میرزا حسینقلى‌ خان" و "میرزا عبدالله " به عنوان مشهورترین نوازنده شناخته شد و در نزد اهل فن به موقعیت خاصى‌ دست یافت.

مرحوم درویش خان در بین نوازندگان عصرخود از خصوصیات اخلاقى‌ والایى‌ برخوردار بود و شخصیت همکارانش را بسیارگرامى‌ مى‌داشت و با رفتار خودآبروى‌ ازدست رفته موسیقى‌ را احیا مى‌کرد. وى‌ اولین کلاس موسیقى‌ را براى‌ بانوان دایر کرد که خواهرش درآن جا تعلیم تار را بر عهده داشت. درویش در حالى‌ که خود درتنگدستى‌ و سختى‌ زندگى‌ مى‌کرد، عایدات کنسرت‌هاى‌ را به مردم مصیبت زده و مستمندان مانند قحطى‌ زدگان روسیه ، ایتام بى‌بضاعت ، بازماندگان حریق بازار تهران و غیره اختصاص مى‌داد و حتى‌ در اواخر عمر، خانه مسکونى‌ خود را براى‌ کمک به مردم به فروش رساند. او شاگردانى‌ را تربیت کرد که خود سرآمد روزگار شدند که از آن جمله مى‌توان از " ابوالحسن صبا"، "مرتضى‌ نى‌ داوود"، "موسى‌ معروفى‌"، نام برد. این استاد فقید آخرین بازمانده از نسل قدیم موسیقى‌ سنتى‌ ایران بود که از غریزه قوى‌ و درک عمیقى‌ برخوردار بود وتوانست با شناخت ویژگى‌هاى‌ موسیقى‌ سنتى‌ آن را حیاتى‌ تازه بدهد. "حبیب الله نصیرى‌"درکتاب "مردان نوین موسیقى‌ ایران "مى‌ نویسد: « باید توجه داشت که در آن زمان موسیقى‌ تنها در انحصار دربار سلاطین و امرا بود و استادان به نام به اجبار، زاده و پرورده همین دستگاه‌ها بودند. دربار قاجاربه آنها اجازه نمى‌داد که با مردم ارتباطى‌ در جهت ارائه و آموزش موسیقى‌ داشته باشند، ولى‌ درویش خان با کمک دوستانش و اجراى‌ کنسرت‌هاى‌ جمعى‌، موسیقى‌ را به میان توده مردم برد و در کلاس خود به احوال شاگردان با استعداد و مستمند رسیدگى‌ مى‌کرد.»

وى‌ اضافه کرد: « رنگ‌هاى‌ درویش خان نسبت به قدما از بسط بیشترى‌ برخوردار و از لحاظ ابتکار نیز در حیطه موسیقى‌ سنتى‌ جالب توجه است. نمونه آن ، رنگ افشارى‌ است که ابتدا از ریتم سنگین شروع سپس متوسط و درپایان تند مى‌شود. از او به جز پیش درآمدها، تصنیف‌ها و رنگ‌هایى‌در صفحات قدیم موجود است که با شنیدن آن مى‌توان موقعیت والاى‌ این هنرمند را به عنوان یک نوازنده چیره دست و پراحساس و مبتکر در موسیقى‌ سنتى‌ ایران درک کرد.»

درویش خان با موسیقى‌ اروپایى‌ نیز آشنایى‌ داشت و قطعات اروپایى‌ را به سهولت مى‌نواخت که ساخت چند قطعه فانتزى‌ و متفرقه توسط وى‌ دلیل این مدعا است.

از آثاردرویش خان مى‌توان به "پیش درآمدهاى‌ ماهور"، "ابوعطا"، "سه گاه" ، "شوشترى‌"، "افشارى‌" و راک و تصنیف ماهور با شعر(دائم مه من برمن دلریش کند ناز)، تصنیف افشارى‌ با شعر (باد خزان وزان شد)، ابوعطا با شعر (بهار دلکش رسید)، ماهور با شعر (زمن نگارم خبر ندارد)، تصنیف سه گاه با شعر (صبح دم ز مشرق طلوعى‌ در جهان کن) نام برد. سه گاه با شعر (عروس گل از باد صبا) و رنگ‌هاى‌ ماهور، ابوعطا، سه گاه ، شوشترى‌، همایون ، افشارى‌ و اصفهان از دیگر آثار "درویش خان" است.

زمانی شیرازه مملکتی به هم می‌‏ریزد که ناکاردانان ، مسوول باشند.

پرویز مشکاتیان نوازنده سنتور و آهنگساز ، ضمن نقد مباحث مرتبط با ارزشیابی و ممیزی در حوزه موسیقی ، به گفته ای از افلاطون اشاره می‌‏کند و می‌‏گوید : " زمانی شیرازه مملکتی به هم می‌‏ریزد که ناکاردانان ، مسوول گمارده می شوند.

وی در خصوص تخریب های هنری به خصوص در حوزه موسیقی گفت : اگر سوال به این صورت طرح می شد که قانون های حاکم بر موسیقی سلیقه ای هستند یا جریانی ؟ باید بگویم که خود سوال ، سوال برانگیز است و در ادبیات ما نیز کاربرد گسترده ای را دارا است ، مثلا آن که " سکوت علامت رضاست."
مشکاتیان در ادامه افزود : اگر حتی تخریب های هنری ، خصوصا در حوزه موسیقی را سلیقه ای هم بپنداریم ، مدیریت کارآمد اگر نگاه مثبتی به موسیقی داشته باشد ، سکوت نمی کند و سکوت زمانی ممکن می شود که مدیریت کلان از بالا تا پایین به یک نگاه ، به جریانی بنگرد.
این آهنگساز فعال عرصه موسیقی درادامه تصریح کرد : برای من در این راستا یک سوال همیشه مطرح بوده که چرا یکی از مدیران موسیقی این مملکت از موسیقی به هیچ روی بهره ای ندارد . اگر با این سوال بخواهیم ، جواب افلاطون را بدهیم ، طرف دوم معادله این می شود که در واقع می خواهیم ، شیرازه موسیقی از هم پاشیده شود.

***

و اما اینکه وضعیت جسمانی استاد " احمد ابراهیمی " ، آوازه خوان که از روز سه شنبه گذشته به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده بود ، بهتر شده و وی ، صبح امروز با تجویز پزشک از بیمارستان مرخص گردید. تنبور مست برای تمامی اصحاب هنر این مرز و بوم آرزوی سلامت و طول عمر دارد .

استاد احمد ابراهیمی در بیمارستان بستری شد

احمد ابراهیمی ،پیشکسوت آواز ایرانی به علت نارسایی قلبی روزگذشته در بیمارستان قلب شریعتی تهران بستری شد.

استاد ابراهیمی که بیش از 60سال در عرصه موسیقی آوازی فعالیت داشته است دو روز پیش در سر کلاس تدریس اش در آموزشگاه، به علت نارسایی تنفسی نقش بر زمین شد و بلافاصله به بیمارستان منتقل گردید.

احمد ابراهیمی از استادان برجسته موسیقی آوازی سال ها در محضر استادانی چون محجوبی،صبا،خالقی و... به آموزش موسیقی ایرانی پرداخته است.

داودگنجه ای ،مدیرعامل خانه موسیقی با ابراز امیدواری نسبت به بهبود وضعیت وی در باره رسیدگی به مسائل و مشکلات وی گفت : ما بنا بر رسالتی که داریم در جهت رسیدگی به وضعیت استاد با مسئولان نهاد های فرهنگی و هنری از جمله صندوق حمایت از هنرمندان مذاکراتی کرده ایم و امید می رود این نهاد ها هرچه سریع تر به وضعیت استادان پیشکسوتی همچون اقای ابراهیمی عنایت بیشتری داشته باشند

تنبور مست برای این استاد گرامی آرزوی سلامت می کند.

***

موسیقی لری گل و آتش با  صدای ایرج رحمانپور و آهنگسازی و نوازندگی فرشاد سیفی در قالب کاست منتشر شد .

 یکی از ویژگی‌‏های اشعار در ایرج رحمانپور در گل آتش تحول بنیادی در شعر محلی لری است که ضمن انسجام ساختار و شیوایی کلام به مسایل مهم اجتماعی و فرهنگی پرداخته است. از ویژگی های دیگر آثار رحمانپور خلق توامان ملودی و کلام است که خود از مهمترین عوامل ماندگاری و تاثیر گذاری آثار اوست. فرشاد سیفی، که ساخت ملودی چند ترانه و تنظیم و اجرای کل اثر را به عهده داشته ، به خوبی در لابه لای ساخته های خود از ملودی های آشنایی قدیمی به خصوص جملات ویژه زنده یاد شامیرزا مرادی بهره گرفته است. لازم به ذکر است گل آتش از آثار نادری است که در آن بخشی از مشکلات و نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی لرستان ، از زبان ساز و آواز گروهی از هنرمندان این دیار، فریاد شده است و رحیم خدانوی شاد سرنا ، عیسی خلفی عود ، رضا نیازی سنتور ، سید مهدی موسوی نی مانی آقا ملایی تار و تنبور ، رضا پرویز زاده تار بم تار، ساسان بازگیر تار / بم تار ،‌‏محسن زهرایی تنبک ، حسین رضایی نیا دف، فرشاد سیفی کمانچه دهل ، نوازندگانی هستند که در این مجموعه با هم همکاری می کنند

***