تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

نکاتی از کنسرت شهرام ناظری

کنسرت شهرام ناظری با تمام اما و اگر ها برگزار شد . جدا از نحوه ی جالب بلیط فروشی و اطلاع رسانی ذکر چند نکته لازم به نظر می رسد .

جناب ناظری در این کنسرت قطعاتی را از کارهای گذشته ی خود مانند سفر به دیگر سو و آواز اساطیر اجرا نمودند . سفر به دیگر سو یکی از کارهای ماندگار ایشان با همکاری گروه دستان بود .آواز اساطیر اثر موفق دیگر این هنرمند بود که با استفاده ار ساز تنبور و دف و دهل اجرا شد . اما این بار خبری از تنبور در کنسرت اخیر نبود . به ادعای جناب ناظری ایشان با معرفی ساز تنبور در ۳۰ سال پیش نقش موثری را در شناسایی این ساز به مردم ایفا کرده اند . آقای شهرام ناظری متولد سال ۱۳۳۸در شهرستان کرمانشاه هستند .حال با یک حساب سرانگشتی  میتوان به صحت این آمار پی برد . در اینجا تنها به یاد آوری چند اسم بسنده میکنم که قطعا آقای ناظری بیشتر از ما با آنها آشنایی دارند . نام هایی چون استاد سید امر الله شاه ابراهیمی  - استاد امیر حیاتی - سید خلیل عالی نژاد و .... . برای معرفی ساز دیوان وقت بسیار بود . کنار گذاشتن ساز تنبور برای به میدان آوردن دیوان کار عجولانه ای به نظر میرسد .

قبول داریم که ما در کشوری زندگی میکنیم که برای وقت ارزش چندانی قائل نیستیم . ولی احترام به حقوق مخاطبان یک حق اساسی برای افرادی است که در کنسرت های موسیقی حاضر می شوند  . تاخیر ۱ساعته برای یک اجرای ۲ ساعته غیر قابل توجیه است . بدبختانه تاخیر در شروع برنامه های موسیقی در ایران به صورت یک قانون در آمده و در بعضی مواقع عدم تاخیر به کلاس کار هنرمندان خلل وارد می کند . این راه اشتباه تا به کجا ادامه می یابد خدا میداند ...

در مقابل نیز بسیاری از مردم تفاوت کنسرت موسیقی و مسابقه ی فوتبال را درک نکرده اند . ای کاش دوستانی که برای تفریح و خوش گذرانی در انتهای هفته به بن بست می خورند تماشای فیلم های سینمایی سینماها را به کنسرت موسیقی ترجیح دهند . پرداخت هزینه های بالا مثلا برای هر نفر ۱۴۰۰۰ تومان برای خوردن چیپس و پفک و ساندویچ کمی دور از عقل به نظر می رسد .شاید افراد زیادی بودند که به خاطر پفک خوری بعضی از دوستان از دیدن این اجرا ها که بعضا به فاصله های چند ساله رخ میدهد بی نصیب ماندند .

برخورد غیر مسئولانه با خبرنگاران نیز از دیگر نکات منفی اجرای اخیر شهرام ناظری بوده است . در حال حاضر که تنها راه ارتباط عامه ی مردم با اساتید موسیقی خبرنگاران هستند برخورد ناشایست با خبرنگاران به وجهه هنری بزرگان این رشته لطمات جبران ناپذیری وارد می کند .

کم کم فصل آبلیمو و آبغوره تمام می شود .

در حالی که هنوز زمان زیادی از لغو کنسرت سراج و انتشار نامه ی انتقاد آمیز این خواننده ی موسیقی سنتی نمی گذرد دیروز ایشان با یک عقب گرد جالب از مواضع خویش اعلام کردند که در صورت ارائه مجوز و در اختیار قرار دادن سالن کنسرت خود را برگزار می کند . ایسنا مخابره کرد که این کنسرت احتمالا از روز عید فطر آغاز می شود . دلیل لغو کنسرت موسیقی گروه بیدل چنان که در نامه ی سراج آمده بود اعتراض به  عدم توجه مسئولان فرهنگی کشور به موسیقی و ارائه دیر هنگام مجوز این اجرا اعلام شد . 

 از طرفی خبر اجرای کنسرت شهرام ناظری به همان اندازه که بی سرو صدا پخش شد رنگ و بوی واقعیت گرفت و در حالی که شهرام ناظری در ایران نبود مدیر برنامه هایش  تدارک اجرای کم دردسری را در مجموعه انقلاب تهران داده بود .کمتر کسی به اخذ مجوز برای  کنسرتی با حجم نسبتا بالای مخاطب ( 4500 نفر ) آن هم در این شرایط امیدوار بود . در دورانی که برای نفس کشیدن هم مجوز لازم است و .... این اتفاق هم مبارک است . مبارک از این لحاظ که بار دیگر تهران برای چند روز در تب و تاب موسیقی خواهد بود و جای امید دارد که هنوز می توان برای رسیدن به راه حل اخذ مجوز امیدوار بود هرچند که رسیدن به سرانجام در این راه پر پیچ و خم از عهده ی هر کسی ساخته نیست و  شاید گره کور لغو بسیاری از اجراها با دستان افرادی چون جناب کامران همتی پور باز شدنی باشد . ای کاش این مدیر گرامی و دیگر دوستانشان  از پتانسیل های نهفته خود در راه خدمت به سایر هنرمندان نیز استفاده کنند .امیدواریم با به پایان رسیدن فصل تهیه آب لیمو و آبغوره   مدیران محترم فرهنگی کشور وقت بیشتری برای رسیدگی به پرونده های خاک گرفته موسیقی بر روی میز کارشان  پیدا کنند .

آهنگ ها و مقام های موسیقی لرستان( قسمت دوم )

مقام سنگین سماع :

سنگین سماع اضافه ی مقلوب سماع سنگین است یعنی رقصی که با سنگینی و وقار اجرا می شود .

در این مقام حرکات گام ها بسیار سنگین و موزون می باشد . به همین منظور بیشتر کهنسالان و سالخوردگان تمایل به شرکت در مراسم چوپی با این مقام را دارند . برداشتن گام ها در این مقام آنچنان دقیق و حساس است که اگر فرد ناواردی بخواهد با این مقام در رقص شرکت کند خیلی سریع ناواردی او مشخص می شود و از صف اجرا کنندگان بیرون میرود . سنگین سماع هم با آواز و خواندن اشعار و هم بدون آواز و تنها با موسیقی سرنا و دهل  یا کمانچه و ضرب اجرا می شود . مشهور ترین ترانه ها و آوازهایی که در این مقام اجرا می شود عبارتند از :

کیودار - بینا بینا ـ سیت بیارم ـ بزران ـ هی لاو و ....

بزران :

بزران فعل امر حاضر بوده یعنی به صدا در بیاور . منظور به صدا در آوردن زنگ یا دو چیز فلزی است . مانند به هم خوردن سکه های که در کنار جلیقه زنان می دوزند . برخی گفته اند : بزران به معنی بچرخان و در مراسم چوپی چرخش رقصندگان است . بزران در مقام سنگین سماع اجرا و خوانده میشود :

بزران بزران بزرانمه

مال دوس بار کرد پا برانمه .....                                  

 یعنی :    زنگ را به صدا در بیاور زنگ من به صدا در آمده است

  خانه ی دوست بار کرد و پای من از رفتن به خانه ی او بریده شد .....

هه لاو :

بدرستی معنای واژه هه لاو مشخص نیست . اما نزدیک ترین واژه به آن لاوه لاوه بوده که به معنی لای لای یا لالایی خواندن می باشد . آواز هه لاو در مقام سنگین سماع یکی از سنگین ترین ریتم های اجرا شده در این مقام است .

هه لاو هه لاو هه لاوه هه

دته نیشتیه زلف تاوه هه...

یعنی : هی بخوان هی بخوان

دختری نشسته و زلفانش را تاب می دهد ...

بینا بینا :

نام آوازی در مقام سنگین سماع بوده . مفهوم بینا به درستی و صراحت مشخص نیست به احتمال قوی نام دختر یا زنی در ایام دور بوده است زیرا امروز نیز در برخی از نقاط لرستان نام دختر را بینا می گذارند . در اشعار لری و لکی نام بسیاری از زنها که در ابعاد غنایی یا حماسی و غیره مطرح بوده اند ذکر شده است مثل : نازی ـ قدم خیر ـ منیژه ...

هه بینا بینا نازاران بیتی

کورم نا بلل نشونم بیتی...

یعنی : هی بینا بینا نازنینم به من بهترین هایت را بده

کور و نا آشنا هستم خودت را به من نشان بده ...

سیت بیارم :

سیت بیارم به معنای برای تو بیاورم که منظور آوردن هدایابرای عروس از سوی داماد است . این آواز بیشتر به صورت دسته جمعی توسط زنان و دست زدن با همین ریتم بدون نواختن موسیقی اجرا می شده و در مقام سنگین سماع می باشد . امروزه با کمانچه و ضرب یا سرنا و دهل نیز شنیده می شود . در بخش هایی نیز با آوای غم انگیز تر به نام هه وله مشهور است .

سیت بیارم چارکی گوشت بره

بونیتو واشون دوما تفنگه بس نقره...

یعنی : برای تو بیاورم چارکی گوشت بره

بیاندازید به شانه ی داماد تفنگ قنداق نقره ای را...

آهنگ ها و مقام های موسیقی لرستان(قسمت اول)

میلاد با سعادت حضرت مهدی (عج) بر مریدان درگاهش میمون و خجسته باد .

****

نغمه ها و مقام های موسیقی کهن لرستان یاد آور تاریخ و فرهنگ پر رمز و راز این سرزمین است . در این نوشتار هرچند مختصر  به معرفی موسیقی لرستان و آهنگ ها و مقام های باستانی آن در حوزه های مختلف آن می پر دازیم .
1_ موسیقی و ترانه های عاشقانه: شامل آهنگ ها و ترانه هایی در وصال یا فراق معشوق می باشد . از این جمله می توان به بینا بینا - کیو دار و یا نغمه هایی همچون علی دوستی ( علی سونه) -عزیز بگی - میر بگی(میروند)- ساری خوانی- شیرین و خسرو اشاره نمود .
2_موسیقی و ترانه های حماسی و رزمی: سرود ها و آهنگ هایی که بیانگر ارزش های حماسی و رزمی مشخص و یا اشخاص جنگاور در میان ایل بوده است مانند جنگ لرو-دایه دایه- کرمی و ....یا مقام های موسیقی بدون کلامی که در رزمگاه و مسابقه بکار رفته است مانند:شاره را - جنگه را - سوار هو  - نقاره و ....
3_ موسیقی و ترانه های سوگواری: موسیقی سوگواری بیشتر جنبه ی آیینی داشته و در مراسم عزاداری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوانی دارد. از معروف ترین مقام های آن می توان به چمری یا چمریانه اشاره نمود . از دیگر مقام های سوگواری در موسیقی لرستان می توان به سحری - بوه بوی - شیونی - کریمخانی و ده ها مقام دیگر  سوگواری اشاره نمود .
4 _ موسیقی و ترانه های فصول: موسیقی و ترانه های ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی - ماله ژیری - کوچ بار و ...
5 _ موسیقی و ترانه های غنایی: این نوع موسیقی در مراسم جشن و سرور  بخصوص عروسی ها  جشن برداشت گندم و در یک کلام شادمانی ها اجرا می شوند . توالی و ترتیب اجرای این نوع موسیقی در مناطق لک نشین به صورت  1 _ قطار  2 _ سنگین سماع  3 _ هل پرکه  یا هل پرکان  4 _ دو پا 5 _ سه پا 6 _ شانه شکی 7 _ اوشاری بوده است .
اما توالی و ترتیب موسیقی غنایی در مناطق لر نشین بصورت زیر بوده است :
1 _ سنگین سماع 2 _ دو پا 3 _ سه پا 4 _ شانه شکی
گاه در لابه لای این مقام ها مقام های دیگری نیز اجرا می شود که شامل نغمه های آهنگین همراه با کلام است .
1 _ علی دوستی ( علی سونه )  2 _ عزیز بگی  3 _ شیرین و خسرو 4 _ میرونه  یا میر بگی  5 _ ساری خوانی
البته موسیقی مناطق لک نشین و لر نشین با توجه به آمیختگی شدید  لر و لک با یکدیگر و نیز به علت گذشت زمان و فراموشی بسیاری از مقام ها  چون قطار _ هل پرکه  و ... تفاوت اندکی با هم دارند .
5 _ موسیقی و ترانه های کار : به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلیاتی بصورت فردی و یا دسته جمعی خوانده می شود . مانند ترانه های  گل درو ( برزیگری ) _ هوله ( خرمن کوبی ) _ چوپانی و ...
6 _ موسیقی و ترانه های طنز : این ترانه ها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع ا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بوده است مانند هه نبات _ کاسمسا  و ...
7 _ سرود های مذهبی : این نوع مقام ها بیشتر بر اساس کلام های یارسان ( اهل حق )  سروده شده و جنبه ی عرفانی اعتقادی آن بسیار عمیق  می باشد . مانند شهر بی صدا  یا سرای خاموشان _ کلام یاری _ ضامن آهو _ کلام سید خان الماس و ....

در نوشته های بعد به معرفی چند مقام کهن موسیقی لرستان خواهیم پرداخت .

سوء استفاده از آثار زنده یاد فرهاد مهراد

روز سه شنبه گذشته در صفحه موسیقی روزنامه ی همشهری مطلبی با عنوان خواندنی از جنس حماسه نظرم را به خود جلب کرد . نوشتاری در ستایش فرهاد مهراد به مناسبت هشتم شهریور چهارمین سال درگذشت  این هنرمند برجسته ی موسیقی پاپ . در نظر اول مطلب این نویسنده ی محترم شایسته قدردانی بود ولی با مطالعه ی آن به عمق تحریفات و سوء استفاده ی وی از آثار فرهاد واقف می شدیم .

ایشان از فرهاد به عنوان هنرمندی که از ورود به جریانات سیاسی خودداری میکند یاد میکنند و فراموش میکند که آهنگ های جاودانه ی  فرهاد هنوز هم رنگ و بوی سیاسی خود را حفظ کرده اند به طوری که پس از گذشت نزدیک به ۳۰ سال از اجرایشان امروز شاهد پخش بدون اجازه و خارج از انصاف آن برای مراسم و روزهای خاص از صدا و سیمای ایران هستیم . بی شک آقای اشرفی به این نکته توجه دارند که هرگاه صدا و سیما برای به هیجان آوردن مردم و بیداری حس ملی در روزهای خاص که نیازمند حضور مردم است به بن بست میرسد دست به دامان آهنگ های ملی و میهنی فرهاد می شود .

جالب اینجاست که ایشان ترانه ی وحدت فرهاد را به همراهی با انقلاب تفسیر میکنند . رد یا تایید این جمله در صلاحیت من نیست زیرا شاعر یا آهنگ ساز و خواننده ی هر اثر بیش از هرکس دیگر بر هدف ارائه آن احاطه دارد ولی اینچنین نتیجه گیری نیز بعید به نظر می رسد .  اما ای کاش ما عادت نمی کردیم که بیان هر ارادت را به بزرگان دینی خود سریعا به انقلاب پیوند زنیم و شرط لازم و کافی مسلمان بودن افراد را در انقلابی بودنشان ببینیم.

 جناب آقای اسدالله اشرفی در مطلب خود اینچین می نویسند که : در ادامه اثر ماندگار دیگری به نام شهیدان شهر را خواند که خود نوعی وفاداری به جامعه و انقلاب بود.دوست گرامی . ای کاش پیش از آنکه در مورد تاریخ انتشار و هدف اجرای شهیدان شهر به قضاوت می نشستید اندکی در مورد شعر اثر  تاریخ اجرا و ... تحقیق می کردید . شهیدای شهر یکی از اشعار جاودان احمد شاملو  است که در سال ۱۳۳۳ در زندان قصر گفته شد . به نظر شما احمد شاملو در سال ۱۳۳۳ یعنی ۲۴ سال پیش از انقلاب ایران در مدح انقلاب و به نشانه وفاداری از انقلاب به خلق این اثر همت گمارده است . شاید هم ذهنیت اشتباه شما از این اثر ناشی از مشاهده ی کلیپ عجیبی است که توسط تلویزیون ایران تهیه شده که در آن بارها و بارها به شاعر و خواننده و آهنگ ساز اثر توهین می شود و مفهومی جدید و جعلی به خورد تماشاگران بعضا نا آگاه خود می دهند .

آقای اشرفی . خواننده ی شما هنوز فراموش نکرده است که تا چند سطر پیش فرهاد فردی خارج از تمایلات سیاسی معرفی شده ولی به ناگاه مشاهده میکند که شما با چرخشی عجیب اینگونه می نویسید :

وی در سال‌های پایانی حکومت پهلوی به خاطر همین ترانه‌ها از فعالیت هنری منع شد و به همین سبب به کشور انگلیس مهاجرت نمود....

بی شک خانم پوران گلفام  همسر شادروان فرهاد به هنگام خواندن نوشتار شما همچون بسیاری از هنردوستان نه تنها از شما قدردان نخواهد بود بلکه به خاطر تحریف واقعیت ها از شما گله مند است .