هر کاری در جهت پیشبرد و احیای موسیقی سنتی ، یک حرکت مثبت است. سعید فرج پوری" نوازنده و عضو گروه موسیقی" دستان" ضمن بیان این مطلب گفت: هنگامی که جامعه به یک موسیقی پاکیزه و سالم نیاز دارد احیا گروهی مثل شیدا یک اتفاق خجسته است.
وی با ابراز تاسف از ناشناخته ماندن موسیقی اصیل ایرانی نزد جوانان این نسل افزود : متاسفانه هجوم ماهواره ها و وضعیت فرهنگی دنیا باعث شده که مردم ما حتی سازهای موسیقی خود را نشناسند.پس با این اوصاف هر قدمی در این قضیه قابل پذیرش و تقدیر است .
فرج پوری که از اعضای مشترک گروه شیدا و عارف محسوب می شود با اشاره به سوابق درخشان محمد رضا لطفی در عرصه موسیقی اظهار داشت: لطفی آغازگر یک دوره جدید در موسیقی ایران است و قسمتی از موسیقی اصیل ایرانی وامدارکسانی چون لطفی است.
این نوازنده چیره دست کمانچه گفت: محمد رضا لطفی استاد ما بود و درسهای زیادی از او یاد گرفته ایم ؛ اودر این راه بسیار زحمت کشیده و هر کمکی از دست من بربیاید انجام خواهم داد.
لازم به ذکر است، سعید فرج پوری هنگامی که گروه های موسیقی عارف و شیدا در دهه 60 فعالیت مستمری داشتند ؛ عضو این گروه بود وی در حال حاضر علاوه بر آهنگسازی از اعضای ثابت گروه دستان است که چندی پیش همراه این گروه در نقاط مختلف دنیا برنامه هایی اجرا کردند.
آخرین اثر منتشر شده از این گروه آلبوم" لولیان" با صدای" شهرام ناظری" است.
***
در اواسط مهرماه سال ۱۳۸۴ شاهد انتشار آلبوم جدیدی از {همایون شجریان} بودیم. نقش خیال را میتوان سومین اثر مستقل و سلسلهوار همایون شجریان دانست (البته بدون محاسبه آلبوم شوق دوست که از تمرینات قدیمی او بوده و در این میان منتشر شده است). نقش خیال ویژگی هایی دارد که آن را از آثار قبلی همایون شجریان و به جرأت میتوان گفت از دیگر آثار فعلی موسیقی اصیل ایرانی نیز متفاوت میسازد. و شاید همین ویژگیهاست که علل نوشتن چنین مقالهای را روشنتر مینماید. نخستین چیزی که در این آلبوم حتا پیش از شنیدن آن جلب توجه میکند نامی است که در کنار نام همایون شجریان (خواننده) به عنوان آهنگساز این اثر نقش بسته است – {علی قمصری} – که نامی است نه چندان آشنا، بخصوص با در نظر گرفتن نام آهنگسازان آلبومهای پیشین شجریان، یعنی {محمدجواد ضرابیان}، آهنگساز نسیم وصل و ناشکیبا به آهنگسازی {ارسلان کامکار}.
علی قمصری متولد ۱۳۶۲ در تهران، دارای دو دیپلم ریاضی و موسیقی است و هم اکنون نیز دانشجوی موسیقی در مقطع کارشناسی است. وی در سال ۱۳۸۰ ارکستر بزرگ *سرمد* را بنیان نهاد که موفق به کسب مقام نخست *جشنواره موسیقی جوان* ایران در سال ۱۳۸۲ شد. در میان نوازندگان اثر نیز به غیر از نامهایی چون {علیرضا خورشیدفر}، نوازنده کنترباس، {مازیار ظهیرالدینی}، نوازنده ویولن، و یکی دو نام دیگر، نامهایی آشنا نمیبینیم. این اطلاعات در کنار دانستههای ما از همایون شجریان (همچون اینکه متولد ۱۳۵۴ در تهران و نیز بهترین یادگار استاد {محمدرضا شجریان} است) نوید اثری جوان و جدید را به ما میدهد.
با کنجکاوی و اشتیاق شروع به شنیدن آهنگها میکنم. آلبوم با یک مقدمه و آواز آغاز میشود که شعری از {سعدی} آن را همراهی میکند. از آن پس نیز سه تصنیف با اشعاری از {مولانا} و دو قطعه موسیقی تنها که با مهارت خاصی ساخته و نواخته شده است را میتوان شنید. در آخر نیز یک آواز به همراه شعری دیگر از سعدی.
ما این آلبوم حال و هوای دیگری دارد، حال و هوایی که در ابتدا غریب به نظر میرسد. شاید به این دلیل که تقریباً تمامی قطعات از میزانهای لنگ و ترکیبی بهره برده است و این امر، شکل و شمایل کار را از حالت کلیشهای موسیقی اصیل ایرانی اندکی دور میکند – از آن فراز و فرودهایی که از بس در این سالها شنیدهایم دیگر همه ما با پیچوخمهایش کاملاً آشنا شدهایم، و حتا کسی که هیچ چیز از تئوری موسیقی نمیداند تقریباً میتواند حدس بزند که در هر لحظه از یک قطعه موسیقی اصیل ایرانی چه اتفاقی خواهد افتاد.
همراهی گیتار، ویولن، کلارینت و دیگر سازهای اینچنین غیر سنتی، بدون شک به این ویژگی آلبوم کمک نموده است. ساز تار نیز چنان کوک شده که نوایی کاملاً جدید را به شنونده عرضه میکند، تا جایی که شما گاهگاه به تار بودن ساز نوازنده، شک میکنید. در قطعه آوازین «گناه عشق» این تفاوت به اوج میرسد و به راحتی میتوان ردّپای موسیقی فلامنکو (تارانتاس) tarantas را در آن دنبال کرد. البته این تلفیق در حقیقت کشف رگههای مشترکی است در موسیقی های گوناگون، تلفیقی که هماهنگی رازآمیز و جالب نهفته را به شکلی بسیار جذّاب به نمایش میگذارد. آهنگها شباهت عجیبی با موسیقی متن فیلم های سینمایی دارد؛ گویی میتوانستم در پس تاریکی چشمان بستهام، تصاویر مربوط به این قطعات را تصور کنم. این احساس را پیشتر نیز تجربه کردهام، به یاد آلبوم در گلستانه استاد {شهرام ناظری} به آهنگسازی {هوشنگ کامکار} و دیگر آثار اینچنینی میافتم، آثاری که اگرچه با استقبال چندانی مواجه نشد، اما برای همیشه در خاطر دوستداران و دستاندرکاران موسیقی ما ماندگار گشت.
در مصاحبهای با همایون شجریان در روزنامه شرق خواندم که او خود این نوع موسیقی را زیاد دوست ندارد و هدفاش را در آن نمیبیند و شاید تنها به چشم آزمایش و تجربه به این اثر مینگرد. اما هر چه باشد نقش خیال اثری است عمیق، قابل توجه و قابل تأمل. ویژگیهایی چون تنظیم جدید و ناآشنا، سعی در یافتن هماهنگی میان موسیقیهای گوناگون، توان تصویرنمایی موسیقایی قطعات و بسیار نکات دیگر اگرچه نقش خیال را از آثار همدوره و همدستهاش متفاوت میکند، اما به گمان من این تفاوت نباید موجب طرد یا تشویق خیلی زود این اثر توسط مخاطبان و نیز دست اندرکاران آن شود.
نقش خیال را باید گوش داد، نباید شنید، و تنها آنگاه است که میتوان به بینشی صحیح و استوار از این اثر دست یافت.
یا علی
باسلام
خیلی عالی است موفق باشی
سلام آقا سیاوش
خسته نباشی
خیلی کارت درسته
بگو یاعلی
بیا پیشم خوشحال میشوم بچه خرم آباد
ممنون
تا بعد...
به گرداب بلا افتاده ام یا مصطفی دستی
به بحر غم گرفتارم علی مرتضی دستی
زحالات شب مــعراج دانستم یـدالـــهی
چرا دستم نگیری یا علی بهرخدا دستی
ناز کمتر کن که من اهل تمنا نیستم
زنده با عشقم اسیر سود و سودا نیستم
عاشق دیوانه ای بودم که بر دریا زدم رهرو
گمگشته ای هستم که بینا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا نادیده ای
تا بدانی اینقدرها هم شکیبا نیستم
پای بند آز خویشم مهلتی ای شمع عشق
من برای سوختن اکنون مهیا نیستم
هیچکس جای مرا دیگر نمی داند کجاست
آنقدر درعشق او غرقم که پیدا نیستم
سلام موفق باشی
منم سنتور می زنم
عجیب دلواپس تو هستم
دلواپس قلبت
مواظب خودت و قلبت باش
خودت بیشتر از قلبت