تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

تکرار تلخ تاریخ

بالاخره پس از ۶ سال همکاری و خلق آثاری در خور توجه و بعضا جاودانه در حوزه موسیقی اعضای گروه اساتید تصمیم گرفتند تا به این تجربه مشترک پایان بخشند . تلاش برای کسب تجربه های جدید و دوری از تکرار از علل این تصمیم بیان شده است . این خبر نسبتا مهم و جالب توجه از چند دید قابل بررسی و تامل است .

در چند سال گذشته که  استاد شجریان با آقایان کلهر و علیزاده همکاری نزدیک و ثمر بخشی را داشتند جای خالی بسیاری از سازها در آثار اساتید مشاهده می شد . به درست یا نادرست آواز ایران در حال حاضر با نام و حضور استاد شجریان پیوندی فراتر از حد معقول پیدا کرده است . و در این زمان کسی یارای برابری با هنر آواز ایشان را ندارد و یا اگر هم هست به دلایل مختلفی پنهان مانده است . بی شک انحصار صدای هنرمندی چون استاد شجریان در میان ساز های تار و کمانچه سبب افزایش اقبال این دو ساز بخصوص ساز کمانچه شد ولی آیا در این میان به حق سایر سازهای ایرانی توجه شد ؟

در سال های نه چندان دور همکاری اساتید محترم آقایان شجریان و لطفی آثار جاودانه ای در تاریخ موسیقی ایران خلق کرد . اما به ناگاه شاهد قطع این همکاری ها بودیم . پس از آن جناب شجریان ساز سنتور و پنجه ی استاد مشکاتیان را مطلوب یافت و به گواه آثار یر جای مانده از آن زمان خاطره انگیز ترین آثارش را در طلایی ترین دوران زندگی هنری شان آفریدند . آثاری چون نوا ـ بیداد ـ دستان و.... . اما به نا گاه آن همکاری نیز به بن بست رسید . پس از آن هم که کارهای استاد با آقایان پیر نیاکان و عندلیبی آغاز شد و سر انجامی خوش تر از گذشته در انتظار این فصل از آثار ایشان نبود . امروز هم که شاهد پایان گروه اساتید به بهانه ی کسب تجربه های جدید هستیم . حال اینکه همه ما شاهد همکاری چندین ساله آقای کلهر با شجاعت حسین خان نوازنده ی  ساز سی تار بوده  ایم و استاد علیزاده هم در مدت ۶ ساله ی حضورش در گروه بار ها و بارها به ساختن موسیقی های فیلم همت گمارده و در اجراهایی با گروه هم آوایان شرکت کرده و بارها در تهران و شهرستان ها به تکنوازی پرداخته است . پس می بینیم که تجربه اجبارا به قیمت پایان همکاری به دست نمی آید . چه استاد شجریان چه استاد علیزاده و چه جناب کلهر  بارها ثمره ی ذهن فعال و نو پرداز خود را به جامعه موسیقی عرضه کرده اند و حد اقل پیش از اینها این نکته را اثبات کرده بودند که از تکرار بیزارند .

سال ها پیش هم همین سوالات در ذهن هنردوستان بی پاسخ ماند که چرا استاد لطفی و استاد مشکاتیان در دو دوره ی مختلف با سرنوشتی یکسان از همکاری با استاد شجریان منصرف شدند .سوالاتی که بعد ها در لابه لای مصاحبه های اساتید پاسخی نگران کننده می یافتند . شاید بار دیگر تاریخ در مورد همراهان استاد شجریان تکرار شده  و شاید روزی این نکات در مورد گروه جدید بیان شود . امیدوارم این پایان کار گروه اساتید به معنی خداحافظی آقایان با هم نباشد و در کنار کسب تجربه های نو به خلق آثار جدید همت گمارند .

قناری گفت...

به هوشنگ گلشیری
 
 
قناری گفت: ــ کُره‌ی ما
کُره‌ی قفس‌ها با میله‌های زرین و چینه‌دان ِ چینی.

ماهی‌ سُرخ ِ سفره‌ی هفت‌سین‌اش به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
 
  متبلور می‌شود.

کرکس گفت: ــ سیاره‌ی من
سیاره‌ی بی‌همتایی که در آن
مرگ
 
  مائده می‌آفریند.

کوسه گفت: ــ زمین
سفره‌ی برکت‌خیز ِ اقیانوس‌ها.

انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستین‌اش از اشک تَر بود.
 
 
احمد شاملو