علی اکبر مرادی به همراه پژمان حدادی ،نوازنده دف وتنبک،10 و11 شهریور ماه در فرهنگسرای نیاوران به اجرای قطعاتی از موسیقی مقامی می پردازد. این نوازنده تنبور مقامی فعالیت خود را با گروه "شمس" آغاز کرد.او در آلبومهای مختلفی نظیر "صدای سخن عشق"،"مهتاب روی" "تریک خانه "و...هنرنمایی کرده است .علی اکبر مرادی اهل "کرند" کرمانشاه است وتاکنون در کشورهای مختلفی چون آمریکا ،آلمان و...به اجرای برنامه پرداخته است .
تنبور جزو سازهای زهی محسوب میشود.
قدمت این ساز به 1500سال قبل از میلاد مسیح میرسد و در واقع یک ساز عرفانی و محلی است، که اصالت آن به کشور ایران بر میگردد.
از انواع مختلف تنبور میتوان به تنبور بغدادی، تنبور ترکی، تنبور خراسانی، پاندورا، تن پولا، طنبوره، دیوان و جره اشاره کرد.
درویش علی چنگی موسیقی شناس و شاعر قرن 16 میلادی در معرض تنبور گفته: سازی است قدیمی و در زمان حکمای یونان از دو کلمه <طن> به معنی دل و <بوره> به معنی خراشیدن تشکیل شده است. پس معنی این دو کلمه <خراشیدن دل> میشود. تنبور دارای جذابیتی روحانی است که بسیاری از این جهت از شنیدن صدای آن به خط معنوی میرسند.
هنگام نواختن تنبور گویی وجود آدمی با ساز یکی میشود و هر دو به حرف میآیند. در واقع تلفیق سازی که میراث باستانی سدههای پیش از خود را به دوش میکشد و آن که یاری میکند تا به سخن در آید.
از اساتیدی که در نواختن تنبور به نام بوده و هستند میتوان مرحوم سید قاسم افضلی، مرحوم سید خلیل عالی نژاد، بهرام خادمی، مجید یزدانی، سید امیرا... شاه ابراهیمی، علی اکبر مرادی و درویش امیر حیاتی خالق <علی گویم علی جویم> را نام برد.
گفتنی است طی چند سال اخیر تنبور تا حدی از مهجور بودن بیرون آمده و بهای بیشتری به آن داده شده است. در واقع حق این ساز بیشتر از این است که باید توسط نوازندگان آنکه وارث آن هم محسوب میشوند ادا شود. این ساز از آن دسته است که همواره طرفداران مخصوص به خود را دارد و کاسته نمیشود.
تنبور دارای شکمی گلابی و دستهای دراز است که بر روی آن 10 تا 15 پرده بسته میشود. رویه جلویی شکم چوبی است. دسته این ساز مانند سه تار، بر سر ساز متصل است و سر در حقیقت، ادامه دسته است که بر روی سطوح جلویی و جانبی آن، هر یک دو گوشی کارگذارده شده که سیمها به دور آن پیچیده میشوند. سیمهای تنبور 3 عدد است و معمولا به فاصلههای مختلف کوک میشده است. این ساز معمولا بدون مضراب و با انگشت نواخته میشود.
سید خلیل عالینژاد میگوید: تنبور به هر کجا که رفته اصل آن از ایران است. این مولف میافزاید: تنبور در اعصار و قرون متمادی در صحنه هنر موسیقی سرزمین ما حضور چشمگیری داشت ولی متاسفانه آنچنان اسناد و مدارک در دست نیست که بتوان پرده از چگونگی الحان و مقامات موسیقیایی آن زمانها برداشت.
اما طریقه نواختن این ساز چگونه است؟
تنبور با حالتهای راست، چپ، دراب و شور Showr نواخته میشود. در منطقه کردنشین کرمانشاه تنبور را با چهار انگشت مینوازند و از انگشت شست استفاده نمیشود. اما در خراسان از این انگشت هم در نواختن ساز استفاده میکنند.
از مشهورترین گروههایی که در نواختن تنبور مهارت دارند میتوان به دسته اهل حق اشاره کرد، آنان تنبور را به عنوان یک میراث در گروه موسیقی خود میدانند.
اهل حق همنوازی تنبور را با سازی غیر از خانواده آن و نیز چند ساز استثناء مانند (دف و نی) مجاز نمیدانند. (البته این نظر این گروه است و شاید سایر گروهها با این اعتقاد همنظر نباشند)
امروزه تمام هنرمندان موسیقی سنتی کشور ما معتقدند: در تلویزیون که یک رسانه ملی است از ما حمایت نمیشود و پشتیبانیهای لازم به عمل نمیآید.
به طور مثال درویش امیر حیاتی در سال 1339 به دعوت رادیو، با تنبور و آواز <علی گویم علی جویم> شوری به پا کرد. پس از آن سیزده رجب و عید غدیر با آواز و تنبور درویش امیر گره خورده و رنگ و بوی دیگر یافت و اینک او متحیر از احوال زمانه که چه شده است؟
تنبور که همان تنبور است و آواز هم همان آواز. چرا نمیشود نواخت؟ چرا نمیشود خواند <علی گویم علی جویم> و چرا نباید این گفتوگوی عاشقانه را دید و شنید؟
موسیقیدانان ایران با تمام گرایشهای مختلف از نوع سنتی، نواحی و کلاسیک گرفته تا گونههای پاپ و مدرن اگر چه به لحاظ سبک هنری تفاوتهای قابل ملاحظهای دارند اما در یک موضوع اتفاق نظر کامل داشته و به عبارتی غم مشترک دارند.
همه آنها منتظرند روزی از دریچه تلویزیون با مخاطبان خود که کم هم نیستند حرف بزنند، بخوانند و بنوازند و مخاطبان نیز به گوش بشنوند و به چشم ببینند
مراسم تشییع پیکر دو هنرمند عرصه موسیقی دکتر عمومی و " مجتبی میرزاده ، صبح دیروزاز مقابل تالار وحدت تهران با حضور هنرمندانی چون استاد محمدرضا شجریان، شهرام ناظری،علیرضا افتخاری،احمد ابراهیمی، دکتر محمد سریر، داوود گنجه ای و ... از مقابل تالار وحدت تهران برگزار شد.
استاد "محمدرضا شجریان"، درباره این دو هنرمند بیان داشتند : در دو روز گذشته ما دو تن از بزرگ ترین هنرمندان عرصه موسیقی را از دست دادیم که بدون شک رحلت آنان ضایعه ای جبران ناپذیر است . وی ادامه داد : دکتر عمومی استاد آواز و حقوقدان و گنجینه ای از اسرار مکتب آواز ایران در طی 80 سال اخیر در ایران هستند .
این استاد آواز از "مجتبی میرزاده" نیز به عنوان هنرمندی توانا، آهنگساز و تنظیم کننده ای چیره دست دانسته و افزود : من هنگامی که هنوز در مشهد بودم ایشان بسیار قشنگ ویولون می زندند و برای خود اسم و رسمی داشتند ، شما کمتر آهنگ دان و موسیقی دانی را می شناسید که تا این اندازه در مسایل وارد باشد . وی ادامه داد : من طی این سال ها بارها از راهنمایی های دکتر عمومی بهره برده بودم، وی یکی از بزرگ ترین افراد در مکتب آواز اصفهان بودند و من از طریق ایشان با مکتب " آواز اصفهان" آشنا شدم و این ضایعه جبران ناپذیر را به تمام هنرمندات تسلیت عرض می کنم . استاد شجریان ادامه داد : این دو هنرمند از برترین اساتیدی بودن که ضایعه درگذشت آنان بسیار غم انگیز است و نمی توان به راحتی از کنار این ضایعه گذشت . استاد احمد ابراهیمی آوازه خوان نیز در ادامه بیان داشت : مرگ ه سراغ همه می آید ، اما مرگ هنرمندان به علت تاثیری که بر هنر و هنر دوستان می گذارد بسیار غم انگیزتر است .
وی افزود : من در سال 1337 در منزل ابراهیم خان منصوری با " میرزاده " آشنا شدم و بدین ترتیب این آشنایی تا به امروز ادامه داشته است و امیدوارم که روح آنان با بزرگان محشور باشد . "علی هاشمی" ، یکی از نزدیکان دکتر عمومی ، در خاطرات خود از این هنرمند گفت : اولین اشنایی من با دکتر عمومی در محضر استاد شجریان و چند روز بعد از ارایه کاست جدیدی توسط وی بود ، در این جلسه دکتر عمومی به استاد شجریان گفت که من از روزی که این آلبوم بیرون آمده است تا الان دارم از آن لذت می برم ولی ای کاش این تحریرها و گوشه ها را به این شکل اجرا می کردید و استاد شجریان نیز با روحیه تعلم پذیری که دارند سخنان وی را پذیرفتند ، این مساله برای من بسیار زیبا بود و از همان هنگام باب آشنایی من با استاد ارجمند دکتر عمومی آغاز شد . وی افزود : در زمان دیگر "مهدی فلاح " شعری از " شفیعی کدکنی " را اجرا کرده بود و من به همراه دکتر عمومی ، پرویز مشکاتیان ، فریدون مشیری و ... از محضر " شفیعی کدکنی " می خواستیم تا اجازه پخش این اثررا بگیریم ، در آنجا نیز دکتر عمومی نکات بسبار ارزشمندی را درباره این موضوع با آقای فلاح مطرح کردند و من از همان زمان به ایشان پیشنهاد دادم تا کلاس فرهنگ آوازی را بگذارند که ایشان این کار را انجام دادند و در این راه خدمات ارزشمندی را به جامعه آوازی ایران ارایه دادند . وی افزود : یکی از خصوصیات مهم دکتر عمومی آن بود که وی تک بیتی های بسیاری را از حفظ بودند که به موقع از آنان در زندگی خود بهره می بردند .
وی دکتر عمومی را دارای خصوصیاتی چون درویش مسلکی صاف و صادق بودن و ... دانست . در ادامه " هادی منتظری " نوازنده کمانچه درباره "مجتبی میرزاده" بیان داشت : من بسیار تاسف می خورم که چرا جامعه موسیقی باید تنها در این مراسم دردناک یکدیگر را ملاقات کند ، ای کاش اهالی موسیقی در مراکز مربوط به خود چون خانه موسیقی و مرکز موسیقی ارتباط بیشتری با یکدیگر برقرار می کردند . وی از میرزاده به عنوان یکی از چیره دست ترین نوازندگان ویولون در ایران نام برد که دیگر به زودی مانند او ظهور نخواهد کرد. "سهیل محمودی"،شاعر، نیز در این جلسه بیان داشتند : درباره برخی از هنرمندان این باور غلط وجود دارد که به دنبال شهرت و کسب موقعیت هستند؛ اما تمام کسانی که میرزاده را می شناختند می دانند که وی از چه سکوت و خاموشی و سرخوشی فروتنانه ای بهره می برد که همه را به احترام وا می داشت . وی افزود : او یکی از تواناترین نوازندگان ویولون طی سال های اخیر بودند که در اوج خلاق بودن از نوعی خاموشی بهره می برد .
در گذشت این دو استاد مسلم موسیقی ایران زمین را به جامعه هنری و همه دوستداران هنر