تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

باز هم محرم و باز هم عاشورا و باز هم امام حسین

                                 

سلام دوستان

 تا ۱ روز بعد از عاشورا به احترام امام حسین (ع) نمی نویسم . موقتا هم تا همون موقع موسیقی وبلاگ را عوض کردم . یک نوحه ی فوق العاده زیبا و بی نظیر شنیدم . احساس کردم در این ایام بی مناسبت نیست که موسیقی تنبور مست هم حال و هوای محرم داشته باشه . این بود که این نوحه رو قرار دادم تا بشنوید . هم شعر بی نظیری داره هم ریتم زیبایی داره . به هر حال این هم بخشی از موسیقی ماست . موسیقی آیینی.  امیدوارم لذت ببرید .

این ایام را به تمام دوستان عزیزم تسلیت عرض میکنم.

***

 

شور شهادت حسین چه شهر را آشفته مى کند. دل ها پریشان مى شوند و غمگساران سالیانه در تکرار مکرر گذر زمان یاد حسین را زنده مى کنند. تاسوعا و عاشورا در تقویم حسینیان چون احیاى قدرى دیگر است که آن را قدر مى دارند. شب هاى تاسوعا که قریب به روزى آذرنگ آگین در تاریخ است چه سوگوارانه عاشقان حسین نام او و حادثه سازان عاشورا را گرامى مى دارند.عاشورا که مى آید، در این ظهر خونین بعضى به کنجى خزیده و آرام اشک مى ریزند. برخى به جماعت نوحه سرایى مى کنند و برخى دیگر به یاد خیمه هاى سوخته حسینیان خیمه مى سوزانند تا در این شباهت دل خود را به لحظه پر صعوبت دلسوختگان عاشورا قرین کنند. هرکس شیوه اى برمى گزیند و به آن شیوه در این عاشورا دل مى شوراند.با اذان ظهر؛ طبل ها به صدا درمى آیند. سنج ها در بالاى سر محکم کوفته مى شوند، غمگینان واقعه عاشورا از حرکت باز مى ایستند، بر سینه به رسم سوگوارى مى زنند و گونه تر مى کنند.... چرا که حسین دیگر نیست. و وارثان پیامبر را به سختى و اسارت سوق داده اند. درد آفریدند تا زیر این بى داد، داد حسین دفن شود. چه اندیشه دورى داشتند، اما فریاد زینب صداى خون حسین را در گوش ها مى خواند و هنوز پس از قرن ها، شیعیان او در کوچه پس کوچه ها نامش را فریاد مى کنند و در فریادشان صدق حسین را تصدیق مى کنند.حسینا، بخواه از حیات دهنده و ممات دهنده تو و بشر که زندگى و مرگمان را در سبیل سلاله تو بنهد و از آن سبیل نلغزیم. مباد که به عزادارى تو عزیمت کنیم، مرثیه در رثایت بسراییم و سینه بر این واقعه سرخ کنیم، اما فقط براى چگونه بودن قیام  تو نه براى چرا بودن آن و چون حسین گردیدن. که یافتن آن چرایى و با مرام تو عجین شدن صدها بار از گریستن براى تو خوش تر است. یاحسین، گر تنها تن سیاه کنیم چه سود وقتى دل و جان با تو نیاسود.مباد که ریا در یاددارى تو رخنه کند و رنگ و لعاب تظاهر به شریعت و تضرع به فقد امامت عصمت جاى اذعان به حق و حقیقت را در دیانت تنگ کند.شفیع باش، تا این دنیا به طینت طاهر بزییم و در آخرت با وجودى ناصر.حسینا، بودنت و رفتنت یکسره پیام زمزمه کرد. یارى ده تا ایمان را در نهادمان نهادینه کنیم و مماتمان در طریق ایمان موثر افتد. و یارى مان ده تا هم دیندار باشیم و هم آزاده بمیریم و در برابر ستم سر برآریم که «مرگ جز سعادت و زندگى با ستمکاران جز خوارى نیست»
مرا مرگ خوش تر از این زندگى/که سالار باشم کنم بندگى
بزرگى که انجام آن تیرگى است/بر آن بهترى بر بباید گریست
به نام نکو گر بمیرم رواست/مرا نام باید که تن، مرگ راست
فردوسى

بررسی ساز کهن تنبور در 2 رساله باستانی:

تنبور در کارنامه ی اردشیر بابکان:

 

کارنامه ی اردشیر بابکان رساله ای نیمه حماسی و یادگاری از روزگار ساسانی می باشد . کتابیست به زبان پهلوی در مورد سرگذشت اردشیر بنیانگذار سلسله ی ساسانی که در حدود سال 600 میلادی تدوین شده است .

بعد از حمله ی اسکندر مقدونی و بر چیده شدن شاهنشاهی هخامنشی در سرتاسر ایران 240 کدخدا بود که هر کدخدایی قسمتی از ایران را اداره می کرد . اردوان کدخدا و حکمران سرزمین پارس بود  . آوازه ی اردشیر به گوش اردوان رسیده او را به پارس دعوت کرد و مدت ها پذیرای او بود . روزی در شکارگاه اردشیر گوری را نیک بزد.مردم جویا شدند که کار کیست ؟ اردوان گفت که کار من است اردشیر از دروغ او بر آشفت و با او به ستیزه برخاست . اردوان اردشیر را در ستورگاه زندانی کرد . اردشیر در زندان اوقات خود را با تنبور نوازی و آواز خوانی سپری می نمود و پس از چندی به دستیاری یکی ازنزدیکان اردوان اززندان گریخت و پسازمدتی حکومت مرکزی و مقتدر ساسانی را تشکیل داد . نام پدر اردشیر ساسان و نام  پدر مادرش بابک بود .

 

 

تنبور در رساله ی خسرو قبادان و ریدک :

 

 چنانچه در دانشنامه ی ارزشمند فرهنگ و هنر ساسانی موسوم به خسرو قبادان و ریدک آمده است

خسرو پرویز شاه ساسانی برای مصاحبت خود جوان ادب آموخته ای موسوم به ریدک که از فارغ التحصیلان فرهنگستان ادب و هنر آن زمانست را به مصاحبت برگزیده در ضمن این گفت و شنود در چند فراز به تنبور اشاره شده است . که در اینجا به یک مورد اشاره می کنم :

در فرازی خسرو پرویز از ردیک می پرسد کدام نوا نیکو تر است ؟

ردیک پاسخ می دهد نوای سازی که نغمه ی تارهایش به آواز ماند و آوازی که نوایش به آوای سازی مانند  باشد . خسرو پرویز می گوید آنچه گفتی چگونه است ؟جوان می افزاید :

بربتی که چهار تار داشته باشد و چنگ ساخته * و تنبور هم آهنگ نای ** همراه دستان اصفهان *** آواز نهاوندی **** چکاوک نیشابوری ***** .

 *ساخته = کوک شده . در اینجا یعنی همراهی بربط و چنگ .

 

**نای=نی . در اینجا منظور همنوایی تنبور و نی است .

 

***از الحان و نواهای موسیقی باستانی ایران بوده که درموسیقی کنونی ایران نیز به نوعی موجود هست.

 

****از الحان و نواهای موسیقی باستانی ایران بوده که در موسیقی کنونی ایران نیز به نوعی موجود هست .

 

*****از الحان و نواهای موسیقی باستانی ایران بوده که در موسیقی کنونی ایران نیز به نوعی موجود هست .

 

برای نگارش این مطلب از رساله ی پایانی استاد سید خلیل عالی نژاد برای دریافت درجه کارشناسی ارایه شده به دانشکده موسیقی دانشگاه هنر بهره بردم .

 

 

دوستان

کنکور قبول نشدم . حس و حال نوشتن نیست . شاید تا مدتی ننویسم .

قناری گفت...

به هوشنگ گلشیری

قناری گفت: ــ کُره‌ی ما
کُره‌ی قفس‌ها با میله‌های زرین و چینه‌دان ِ چینی.

ماهی‌ سُرخ ِ سفره‌ی هفت‌سین‌اش به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
 
  متبلور می‌شود.
کرکس گفت: ــ سیاره‌ی من
سیاره‌ی بی‌همتایی که در آن
مرگ
 
  مائده می‌آفریند.
کوسه گفت: ــ زمین
سفره‌ی برکت‌خیز ِ اقیانوس‌ها.
انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستین‌اش از اشک تَر بود.

 

زنده یاد احمد شاملو


پیرنیاکان از شورای عالی سیاست گذاری موسیقی کناره گیری کرد

داریوش پیرنیاکان در اعتراض به نگاه تحقیر آمیز نسبت به موسیقی اعلام کرد دیگر در هیچ جشنواره ای شرکت نمی کند.

داریوش پیرنیاکان از شورای عالی سیاست گذاری دفتر موسیقی ارشاد کناره گیری و اعلام کرد دیگر در هیچ جشنواره موسیقی ای شرکت نمی کند.
داریوش پیر نیاکان در اعتراض به عملکرد وزارت ارشاد در مقابل هنرمندان موسیقی از شورای عالی سیاستگذاری استعفا داد. او در این باره گفت: «بی احترامی و بی توجهی به موسیقی تا جایی پیش رفته که وقتی می خواهند از برگزیدگان جشنواره موسیقی فجر و هنرمندان پیشکسوت تجلیل کنند، به آنها تنها چک های پانصد تا هفتصد هزار تومانی می دهند که آن هم به دلیل اینکه یک امضا کم داشت، برگشت خورد و نقد نشد. در حالی که به هنرمندان سینما سمند و پراید اختصاص می یابد. این تفاوت فاحش چه دلیلی دارد؟ از استاد همایون خرم بعد از شصت سال فعالیت در حوزه موسیقی تجلیل کردند و هفتصد هزار تومان دادند که چک آن هم پرداخت نشد و برگشت خورده است. این مبلغ برای استاد فریدون حافظی که هشتاد و سه سال سن دارد و از سال 1323 در رادیو ساز می زده، چه معنایی می تواند داشته باشد. واقعا مسئولین باید از خود بپرسند برای این هنرمندان چه کار کرده اند؟ یعنی موسیقی اینقدر محقر است که از یک استاد بزرگ آن اینچنین تقدیر می شود، پس چرا جشنواره موسیقی برگزار می کنید؟

وی ادامه داد:ادامه داد: «رادیو و تلویزیون هر طور که می خواهد از موسیقی استفاده می کنند اما به ماهیت موسیقی و هنرمندان احترام نمی گذارند. تا کی می خواهند موسیقی پخش کنند و گل و بته نشان دهند؟من به عنوان کسی که سی و پنج سال است در این عرصه کار می کنم، دیگر در هیچ جشنواره و برنامه ای مشارکت نمی کنم و از هنرمندان دیگر هم می خواهم که همین کار را بکنند. بهتر است چک ها را هم برگردانند. شاید جای دیگری بیشتر به آن احتیاج باشد. هنرمندان موسیقی نباید در مقابل این بی احترامی سکوت کنند. تاریخ فردا درباره ما قضاوت می کند. ما با کسی دشمنی و معارضه نداریم و تنها می خواهیم حقی که برای هنرمندان دیگر وجود دارد برای ما قایل شوند و از هنر موسیقی حمایت کنند.»
پیر نیاکان نمونه هایی از بی توجهی نسبت به موسیقی را مثال می زند: «مسئول دفتر موسیقی تا آخرین روزهایی که به شروع جشنواره مانده بود، نمی دانست که بالاخره به جشنواره بودجه می دهند یا نه؟ وضعیت ارکستر سمفونیک هنوز نا بسامان است با وجودی که وزیر ارشاد دستور داده بود هر چه سریعتر به مشکلات آن رسیدگی کنند. بارها قرار بود به وضعیت هنرمندان ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک رسیدگی شود. اما هیچ توجهی به آنها نشد. به نظر من عده ای نمی خواهند موسیقی به عنوان یک هنر مستقل مطرح شود. چنین رفتارهایی حاکی از آن است که موسیقی به دیده تحقیر نگاه می شود. در جایی که موسیقی هنوز به عنوان یک هنر شناخته نمی شود چرا باید جشنواره موسیقی برگزار شود؟»
او ادامه داد: «هدف ما حمایت از هنر است. جامعه موسیقی در این بیست و هفت سال ثابت کرده اند که با دولت و مردم همراه هستند و قصد سیاسی کاری و سوء استفاده ندارند. سرود های اول انقلاب که توسط هنرمندانی مثل شجریان، علیزاده، شهرام ناظری و دیگران ساخته می شد، فراموش شده است؟مگر همین موسیقی نبود که مردم را به وجد می آورد و آنها را از پیروزی انقلاب شاد می کرد؟ مگر همین هنرمندان نبودند که در زمان جنگ همراه مردم بودند؟ در دوران انقلاب، جنگ و سازندگی صبر کردیم و گفتیم که هنوز مسایل واجب تری وجود دارد که به آن رسیدگی شود. در سال های بعد هم منتظر بودیم تا بالاخره روزی فرا برسد که نوبت حمایت از موسیقی هم بشود. چه زمانی بهتر از امروز. تا کی موسیقی نباید به عنوان یک هنر مستقل شناخته شود؟»
سخنگوی شورای عالی سیاستگذاری ارشاد به نادیده گرفتن بانوان هنرمند موسیقی اشاره می کند و آن را دلیلی دیگر بر نگاه های تحقیر آمیز نسبت به این هنر می داند، گفت: «نام خانم های هنرمندی چون هنگامه اخوان، افلیا پرتو و پری زنگنه از لیست هنرمندانی که قرار بود به آنها در اختتامیه جشنواره فجر لوح تقدیر داده و از آنها تجلیل شود حذف شد. این چه رسمی است. مگر آنها شایسته تقدیر نیستند؟»