تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

دیدار استاد محمد رضا لطفی از صدا و سیما

چند عکس از کنسرتی که من موفق به تهیه بلیط آن نشدم.

***

موسیقی،محمدرضالطفی نوازندبرجسته تار و موسیقیدان صاحب سبک ،بنا به دعوت رادیو ی جمهوری اسلامی ایران دیروز در میان استقبال مسئولان و مدیران شبکه هااز قسمت های مختلف رادیو بازدیدکرد.
به گزارش خانه موسیقی در این بازدید چندساعته لطفی از درجریان وضعیت کاری هنرمندان ،بویژه موسیقیدانان ونوازندگانی که با شبکه های مختلف صدا و سیما همکاری دارند قرار گرفت.

وی در مباحثی که با مدیران پیش آمد به اهمیت مساله جامعه شناسی موسیقی در دنیای امروز اشاره کرد و لزوم پرداختن به این موضوع علمی را در زمینه موسیقی ایران یادآور شد.

در این دیدار علاوه بر مدیران شبکه ها ،معاونت صدای جمهوری اسلمی نیز حضورداشت.

این در حالی است که  روند کنونی صدا و سیما یکی از موارد اختلاف موسیقیدانان و این رسانه است و اهالی موسیقی صدا و سیما را یکی از موارد عقب ماندگی هنر موسیقی در ایران میدانند .

***

شنیده ها و اخبار رسیده از عدم قطعیت اجرای گروه عارف خبر میدهند . بنا برا این گزارشها اقای مشکاتیان ضمن تحت تاثیر قرار گرفتن در مورد نوشته های سایتهای مختلف از عدم برگزاری این اجرا در شرایط کنونی خبر داده است .

***


 

نگاهی به نقش خیال اثر جدید همایون شجریان

هر کاری در جهت پیشبرد و احیای موسیقی سنتی ، یک حرکت مثبت است. سعید فرج پوری" نوازنده و عضو گروه موسیقی" دستان" ضمن بیان این مطلب گفت: هنگامی که جامعه به یک موسیقی پاکیزه و سالم نیاز دارد احیا گروهی مثل شیدا یک اتفاق خجسته است.
وی با ابراز تاسف از ناشناخته ماندن موسیقی اصیل ایرانی نزد جوانان این نسل افزود : متاسفانه هجوم ماهواره ها و وضعیت فرهنگی دنیا باعث شده که مردم ما حتی سازهای موسیقی خود را نشناسند.پس با این اوصاف هر قدمی در این قضیه قابل پذیرش و تقدیر است .
فرج پوری که از اعضای مشترک گروه شیدا و عارف محسوب می شود با اشاره به سوابق درخشان محمد رضا لطفی در عرصه موسیقی اظهار داشت: لطفی آغازگر یک دوره جدید در موسیقی ایران است و قسمتی از موسیقی اصیل ایرانی وامدارکسانی چون لطفی است.
این نوازنده چیره دست کمانچه گفت: محمد رضا لطفی استاد ما بود و درسهای زیادی از او یاد گرفته ایم ؛ اودر این راه بسیار زحمت کشیده و هر کمکی از دست من بربیاید انجام خواهم داد.
لازم به ذکر است، سعید فرج پوری هنگامی که گروه های موسیقی عارف و شیدا در دهه 60 فعالیت مستمری داشتند ؛ عضو این گروه بود وی در حال حاضر علاوه بر آهنگسازی از اعضای ثابت گروه دستان است که چندی پیش همراه این گروه در نقاط مختلف دنیا برنامه هایی اجرا کردند.
آخرین اثر منتشر شده از این گروه آلبوم" لولیان" با صدای" شهرام ناظری" است.


***

در اواسط مهرماه سال ۱۳۸۴ شاهد انتشار آلبوم جدیدی از {همایون شجریان} بودیم. نقش خیال را میتوان سومین اثر مستقل و سلسلهوار همایون شجریان دانست (البته بدون محاسبه آلبوم شوق دوست که از تمرینات قدیمی او بوده و در این میان منتشر شده است). نقش خیال ویژگی هایی دارد که آن را از آثار قبلی همایون شجریان و به جرأت می‌توان گفت از دیگر آثار فعلی موسیقی اصیل ایرانی نیز متفاوت می‌سازد. و شاید همین ویژگیهاست که علل نوشتن چنین مقالهای را روشنتر می‌نماید. نخستین چیزی که در این آلبوم حتا پیش از شنیدن آن جلب توجه می‌کند نامی است که در کنار نام همایون شجریان (خواننده) به عنوان آهنگساز این اثر نقش بسته است – {علی قمصری} – که نامی است نه چندان آشنا، بخصوص با در نظر گرفتن نام آهنگسازان آلبومهای پیشین شجریان، یعنی {محمدجواد ضرابیان}، آهنگساز نسیم وصل و ناشکیبا به آهنگسازی {ارسلان کامکار}.

علی قمصری متولد ۱۳۶۲ در تهران، دارای دو دیپلم ریاضی و موسیقی است و هم اکنون نیز دانشجوی موسیقی در مقطع کارشناسی است. وی در سال ۱۳۸۰ ارکستر بزرگ *سرمد* را بنیان نهاد که موفق به کسب مقام نخست *جشنواره موسیقی جوان* ایران در سال ۱۳۸۲ شد. در میان نوازندگان اثر نیز به غیر از نامهایی چون {علیرضا خورشیدفر}، نوازنده کنترباس، {مازیار ظهیرالدینی}، نوازنده ویولن، و یکی دو نام دیگر، نامهایی آشنا نمی‌بینیم. این اطلاعات در کنار دانستههای ما از همایون شجریان (همچون اینکه متولد ۱۳۵۴ در تهران و نیز بهترین یادگار استاد {محمدرضا شجریان} است) نوید اثری جوان و جدید را به ما می‌دهد.

با کنجکاوی و اشتیاق شروع به شنیدن آهنگها می‌کنم. آلبوم با یک مقدمه و آواز آغاز می‌شود که شعری از {سعدی} آن را همراهی می‌کند. از آن پس نیز سه تصنیف با اشعاری از {مولانا} و دو قطعه موسیقی تنها که با مهارت خاصی ساخته و نواخته شده است را می‌توان شنید. در آخر نیز یک آواز به همراه شعری دیگر از سعدی.

ما این آلبوم حال و هوای دیگری دارد، حال و هوایی که در ابتدا غریب به نظر می‌رسد. شاید به این دلیل که تقریباً تمامی قطعات از میزانهای لنگ و ترکیبی بهره برده است و این امر، شکل و شمایل کار را از حالت کلیشهای موسیقی اصیل ایرانی اندکی دور می‌کند – از آن فراز و فرودهایی که از بس در این سالها شنیدهایم دیگر همه ما با پیچوخمهایش کاملاً آشنا شدهایم، و حتا کسی که هیچ چیز از تئوری موسیقی نمی‌داند تقریباً می‌تواند حدس بزند که در هر لحظه از یک قطعه موسیقی اصیل ایرانی چه اتفاقی خواهد افتاد.

همراهی گیتار، ویولن، کلارینت و دیگر سازهای اینچنین غیر سنتی، بدون شک به این ویژگی آلبوم کمک نموده است. ساز تار نیز چنان کوک شده که نوایی کاملاً جدید را به شنونده عرضه می‌کند، تا جایی که شما گاهگاه به تار بودن ساز نوازنده، شک می‌کنید. در قطعه آوازین «گناه عشق» این تفاوت به اوج می‌رسد و به راحتی می‌توان ردّپای موسیقی فلامنکو (تارانتاس) tarantas را در آن دنبال کرد. البته این تلفیق در حقیقت کشف رگههای مشترکی است در موسیقی های گوناگون، تلفیقی که هماهنگی رازآمیز و جالب نهفته را به شکلی بسیار جذّاب به نمایش می‌گذارد. آهنگها شباهت عجیبی با موسیقی متن فیلم های سینمایی دارد؛ گویی می‌توانستم در پس تاریکی چشمان بستهام، تصاویر مربوط به این قطعات را تصور کنم. این احساس را پیشتر نیز تجربه کردهام، به یاد آلبوم در گلستانه استاد {شهرام ناظری} به آهنگسازی {هوشنگ کامکار} و دیگر آثار اینچنینی می‌افتم، آثاری که اگرچه با استقبال چندانی مواجه نشد، اما برای همیشه در خاطر دوستداران و دستاندرکاران موسیقی ما ماندگار گشت.

در مصاحبهای با همایون شجریان در روزنامه شرق خواندم که او خود این نوع موسیقی را زیاد دوست ندارد و هدفاش را در آن نمی‌بیند و شاید تنها به چشم آزمایش و تجربه به این اثر می‌نگرد. اما هر چه باشد نقش خیال اثری است عمیق، قابل توجه و قابل تأمل. ویژگیهایی چون تنظیم جدید و ناآشنا، سعی در یافتن هماهنگی میان موسیقیهای گوناگون، توان تصویرنمایی موسیقایی قطعات و بسیار نکات دیگر اگرچه نقش خیال را از آثار همدوره و همدستهاش متفاوت می‌کند، اما به گمان من این تفاوت نباید موجب طرد یا تشویق خیلی زود این اثر توسط مخاطبان و نیز دست اندرکاران آن شود.

نقش خیال را باید گوش داد، نباید شنید، و تنها آنگاه است که می‌توان به بینشی صحیح و استوار از این اثر دست یافت.

هوشنگ جاوید :در موسیقی نه تعریفی بلکه تبیینی است

هوشنگ جاوید در باره مبحث "ضرورت تحول و نوسازی در موسیقی سنتی" گفت: در موسیقی زیبایی که هنوز وجهی از وجهات آن را نشناخته ایم و به ماهیت دقیق و درست آن پی برده نشده است، نیازی به تحول ندارد.


وی با اعلام این مطلب گفت: تحول در هنر موسیقی  را خود موسیقی نمی تواند ایجاد کند . این کار اهل دل می طلبد، اما متاسفانه ما مجنون عاشقی را که بتواند لیلا را تعریف کند، نداریم. درعین حال تحول در موسیقی تعریفی نیست، بلکه تبیینی است،  اما تبین کننده ای وجود ندارد!


هوشنگ جاوید با نفی این مقوله که موسیقی سنتی همزمان با عصر خویش پیش نرفته است، افزود: چه کسی می گوید موسیقی ما همزمان با زمان پیش نرفته است؟ رنگ های موسیقی حاصل چه دوره ای است؟ آثار شادروان صبا یا خیلی از هنرمندانی که حالا نیستند را نمی شود نادیده گرفت.


این پژوهشگر موسیقی با اشاره به اینکه طرح سوال هایی چون تحول ونوسازی در موسیقی ایرانی ناشی از دنباله رویی خودی های فرنگی مآب و اجنبی خواه است، ادامه داد: دور در موسیقی ایران، همان پویایی و تحول است، اما متاسفانه ما درعصر حاضر نه  آهنگساز مولف  داریم و نه گوش شنوا!


وی با رد مبحث حزن انگیز بودن موسیقی سنتی، اظهار کرد : چه کسی با ادله و برهان ثابت می کند که موسیقی سنتی  ایران حزن انگیز است. این موضوع ورد زبان عده ای جوجه انتلکتوال( روشنفکر مآب) بود که همین طور در ذهن جامعه جا داده شده است. اگر این حرف درست است یک رساله استادی محکم در این زمینه ارائه دهید که موسیقی ما حزن انگیز است .


هوشنگ جاوید با اشاره به اینکه نسل مولفین موسیقی منقرض شده اند، خاطر نشان کرد : یکی از دلایلی که موسیقی ایرانی به مانند شعر ما از فضاهای مدرن و تحولات عصر حاضر تاثیر نپذیرفته است، به علت منقرض شدن نسل مولف های موسیقی است. آن هایی که مدعی کار هستند، به جز تمرین روی تنظیم ها، کاری انجام نداده اند که بگوییم : انشائالله خیر است . همه شده اند آقای به اهتمام!!


این پژوهشگر با اشاره به اینکه  در موسیقی ایرانی چیزی فراتر از ادراک دخالت دارد، در قالب یک بیت شعر بیان کرد:
هزاران نقش برآرد زمانه و نبود
یکی چنان که در آیینه تصور ماست.


وی افزود: موسیقی از صداهای موجود در طبیعت آغاز می شود تا امواجی که گوش ما قادر به شنیدن آن نیست و خیال پردازان پهنه ادب تصویری از آن را ارائه داده اند : آواز پرجبرئیل! موسیقی موجودی ماورایی و ناملموس است

یادگارهای صبا در خطر نابودی

نماینده خانه صبا می گوید ویولن وسایر وسایل ابولحسن صبا در شرایط نامطلوبی به سر می برند.

یادگار های ارزشمند صبا به دلیل شرایط نا مناسب نگهداری در معرض نابودی قرار دارند.
در طول چهار سالی که بازسازی و مرمت خانه صبا انجام می شد، لوازم شخصی و سازهای استاد ابوالحسن صبا را از خانه اش واقع در ظهیر الاسلام به محل دیگری منتقل شدند. تنها سازی که امکان انتقال آن به جای دیگری وجود نداشت، پیانوی صبا بود که به دلیل سنگینی و آسیب های احتمالی از جا به جایی در خانه ماند. این پیانو در شرایط نا مطلوبی نگهداری می شود. تنها محافظ آن کاغذ هایی است که به دورش پیچیده اند تا خاک کمتری وارد پیانو شود.
یدالله تک روستایی نماینده مرکز موسیقی که در این خانه مستقر شده است، علت اصلی را عدم اعتبار مالی عنوان می کند: «مرکز موسیقی حتی پول ندارد روی پیانو پلاستیک محکمی بکشیم تا در امان بماند.»
او همچنین درباره شرایط نگهداری آثاری که از خانه صبا رفته است اظهار نگرانی کرد و افزود: «به دلیل مسائل امنیتی صلاح نیست که محل نگهداری آثار را اعلام کنم. اما آثار در شرایط بدی نگهداری می شود. بعضی از وسائل استاد صبا ارزش زیادی دارند. صبا ویولنی دارد که استاد بهزاد رویش مینیاتور زیبایی کشیده است. این وسائل در معرض آسیب جدی هستند. هر چه خانه زود تر آماده شود آثار هم زودتر از خطر نابودی رها می شوند.»
او ادامه داد: «قبل از اینکه آثار برای نمایش به خانه صبا انتقال یابند، باید توسط کارشناسان میراث فرهنگی بررسی و مرمت شوند.»

تقدیم به استاد شهید سید خلیل عالی نژاد

و رسالت من این خواهد بود
 تا دو استکان چای داغ را
 از میان دویست جنگ خونین
 به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
 با خدای خویش
 چشم در چشم هم نوش کنیم