تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

گزارش خبرگزاری های مختلف از کنسرت اساتید

محمد رضا شجریان به اتفاق پسرش، همایون و نیز حسین علیزاده و کیهان کلهر از سه شنبه شب (هشتم آذر) در تالار وزارت کشور به اجرای قطعاتی از موسیقی سنتی در نغمه دشتی، بیات ترک و نغمه افشاری پرداختند.

این کنسرت قرار بود به مدت چهار شب برگزار شود که به دلیل استقبال گسترده علاقه مندان دو روز دیگر هم تمدید شد. استقبال گسترده مردم از اکناف کشور باعث ایجاد بازار سیاه بلیت هم شد که تمدید دوروزه این کنسرت هم نتوانست این عطش را بخواباند.


کنسرت با تکنوازی تار حسین علیزاده در نغمه اصفهان آغاز شد، ‌آوازی که از متعلقات دستگاه همایون است و علیزاده در کنسرتهای چند سال اخیر کمتر به سراغ این آواز رفته است.


مضرابهای پر و قوی، ریزهای شفاف و شمرده و نیز توانایی علیزاده در پرداختن بداهه به قابلیتهای یک گوشه از جمله ویژگیهای این نوازنده و آهنگساز شاخص موسیقی سنتی است.


علیزاده اگرچه در میان اهل موسیقی و علاقه مندان این هنر به نوازنده ای تکنیکی شهره است اما تکنوازی وی در گوشه های آواز اصفهان نشان داده که وی سعی داشته تا با انتخاب این بخش لطیف ازموسیقی ردیفی نمکی از حس و حال را نیز به کار خود ببخشد.


پس از تکنوازی حسین علیزاده گروه چهار نفره به روی صحنه آمدند و با نواختن پیش در آمد دشتی ساخته یوسف فروتن آغاز و با آواز شجریان در دشتی ادامه یافت.


شجریان درآمد دشتی را با بم ترین بخش صدای خود به همراهی کمانچه کیهان کلهر خواند و پس از آن در کردبیات با مطلع "دل زدستم رفت جان هم / بی دل و جان چون کنم" کار خود را ادامه داد و به آواز شور رفت و گوشه خسرو و شیرین در این دستگاه را با مطلع "چو گل هردم به بویت جامه درتن / کنم چاک از گریبان تابه دامن " خواند.


همنوازی علیزاده با شجریان در این بخش بیش از آنکه بر ساختار سنتی جواب آواز متکی باشد، بر ساختاری بداهه و گاه ریتمیک متکی بود. با اجرای تصنیف "بزن آن زخمه" کار گروه در بخش اول به پایان رسید.


بخش دوم: بیات ترک و افشاری


بخش دوم کنسرت به آواز بیات ترک و افشاری، از متعلقات دستگاه شور اختصاص داشت و نشان می داد که گروه چهار نفره شجریان، در چند سال گذشته عمده کارهای خود را بر این دستگاه، که از آن به عنوان دستگاه مادر یاد می شود، متمرکز کرده اند.


آغازگر این بخش ضربی بیات ترک، با مبنا قرار دادن گوشه روح الارواح بود که پس مدتی با آواز شجریان همراه شد.


سپس چهار مضراب حسین علیزاده با آواز پدر و پسر در آمیخت. با اجرای مثنوی بیات ترک که به صورت پرسش و پاسخ میان همایون و محمدرضا در رفت و برگشت بود، و تصنیف "سلسله مو" مجموعه قطعات بیات ترک پایان گرفت و گروه پس از وقفه ای کوتاه برای کوک کردن ساز ها بخش افشاری برنامه را آغاز کرد.


"رقص زار" که از جمله تازه ترین ساخته های حسین علیزاده به شمار می رود، آغازگر این یخش بود. ملودی محکم و موتیفهای پرقدرت از جمله ویژگیهای این قطعه بود که با آواز همایون و پدر و نیز کمانچه کلهر قوت و قدرت افزونتری گرفت.


"رقص زار" از جمله مراسم آیینی موسیقایی در جنوب و شرق ایران است که به نظر می رسد، علیزاده با تاسی از این مراسم به آفرینش این قطعه دست یازیده است.


در این بخش هم همایون شجریان گوشه عراق افشاری، گوشه اوج این آواز، را خواند و سپس تصنیف "دستی افشان" روی شعر سهراب سپهری به برنامه پایان داد.


تشویقهای بی امان تماشاگران سبب شد تا شجریان و گروه پس پایان رسمی برنامه ها دو بار دیگر به صحنه بیایند و ایتدا تصنیف قدیمی "دوش، دوش" و سپس ترجیع بند همیشگی کنسرتهای چند سال اخیرش، یعنی تصنیف "مرغ سحر" را خو اند.


درباره تصنیفها


جز تصنیفهایی که حسین علیزاده ساخته، دو تصنیف قدیمی نیز خوانده شد که ساختار هردوی آنها به مانند بسیاری از تصانیف قدیمی بر بنیاد کار و عمل است.


تصنیف اولی که در نغمه دشتی خوانده شد پیش از این از سوی سیدعلی اصغر کردستانی به زبان کردی خوانده شده بود که در این اجرا با نهادن شعر فارسی "رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن" بر همان ملودی قدیمی آن را اجرا کردند.


تصنیف قدیمی دوم، "ای سلسله مو سر سلسله بر هم زن،، اما ناشناخته بود و وقتی از کیهان کلهر درباره سازنده این تصنیف پرسیدم تاکید کرد که نتوانسته دریابد چه کسی آن را ساخته است.


دو تصنیف دیگر این کنسرت از تازه ترین ساخته های حسین علیزاده است که یکی در نغمه دشتی و دیگری در نغمه افشاری ساخته شده بود


وجه مشترک هر دوی این تصانیف، نو بودن قالب شعری آنها بود. حسین علیزاده در برخی از تصانیفی که پیش از این ساخته بود (از جمله تصنیفی در دستگاه شور در آلبوم شورانگیز) نشان داده بود که به تلفیق شعر و موسیقی مطابق با معیارهای کلاسیک تلفیق شعر وموسیقی چندان اعتقادی ندارد، و آهنگ و ملودی برای وی اهمیتی افزون تر دارد.


در این کنسرت آهنگ وی بر روی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی بسیار خوب نشسته و از معدود تصانیف موسیقی سنتی است که در تلفیق با شعر نو موفق از کار درآمده است.


اگر بخشی از این توفیق وامدار درک موسیقایی علیزاده است، بخش دیگر آن به ساختار شعری شفیعی کدکنی بازمی گردد که در استفاده از واژگان کهن در اشعار نوی خود دستی چیره دارد.


علیزاده در این تصنیف از مدگردانی (با همان تکنیک استفاده از گوشه های مشابه برای رفتن به دستگاه دیگر) به خوبی استفاده کرده بود و شنونده خبره می توانست دریابد که در بخشهایی از تصنیف که همایون شجریان به همراهی با پدر می پرداخت، در واقع گوشه حصار در دستگاه چهارگاه را در همین تصنیف اجرا می کرد.


هر چقدر علیزاده در ساخت تصنیف "بزن آن زخمه" توفیق داشت در ساخت و تلفیق شعر و موسیقی تصنیف "دستی افشان"، که با استفاده از شعر سهراب سپهری ساخته شده بود، کم توفیق بود.


به نحوی که شنونده حس می کرد که به زور این قطعه و ملودی هابه این شعر چسبانده شده است.


موخره


کنسرت شجریان اگر چه بار دیگر بخشهای کلاسیک موسیقی سنتی ایران را در عالی ترین وجه خود به نمایش نهاد، اما نشان داد که او با روزهای اوج خود فاصله دارد.


اگر چه عموما در کنسرتهای موسیقی سنتی بهترین اجراها به شبهای پایانی اختصاص دارد و باید منتظر بود و اجراهای دیگر شبهای این گروه را نیز مورد ارزیابی قرار داد.


اینکه در این اجرا از کیهان کلهر هیچ قطعه ای اجرا نشد نیز از جمله پرسشهایی بود که به نظر می رسد پاسخ آن را باید در کنسرتهای بعدی این گروه جستجو کرد.


از نکات حاشیه ای برنامه می توان به دکور کار که طرحی از قله دماوند بود و نیز صدابرداری خوب کار اشاره کرد. حمید رضا نوربخش که مدیریت این کنسرت را بر عهده داشت گفت که نزدیک به ۶ ساعت برای تنظیم صدا برداری کار وقت صرف شده است


منبع:بی بی سی

محمد رضا و همایون شجریان، علیزاده و کلهر روی صحنه رفتند تا جمعی از مشتاقان ساعتی با موسیقی ایرانی خود را فراموش کنند


 

دیگر از دکور باشکوه بم خبری نیست. این بار توری سفید جای آن دکور باشکوه بم را گرفته است. توری که می گویند نمادی از دماوند است. 4 جایگاه سفید برای نشستن گروه قرار دارد که نور آبی بر آن افتاده است. بر کف صحنه نیز تور قرمز قرار دارد با گلبرگ های سرخ.
مردمی که وارد شده اند جایگاه و صندلی خود را پیدا می کنند و بر آن می نشیبنند. خوان های بلیت، ترافیک، شلوغی را پشت سر گذرانده اند.
صندلی ها تک تک پر می شود. عقربه ها هم سریع حرکت می کنند. 8 می شود، 8:30 و صدای کف زدن ها بلند می شود. هر بار از گوشه ای از سالن...و ناگهان سکوت و بعد تشویق ها هماهنگ می شود. صدای بسته شدن صندلی ها می آید. مردم به پاخاسته اند برای حسین علیزاده و تارش،به احترام مردم خم می شود
بر اولین جا می نشیند.
سازش را کوک می کند. او که هر بار با بداهه نوازی اش توانسته زخمه ای بر دل دیگران بزنداین بار هم موفق می شود؟ یاد رودخانه سفید و همراهی اش با ژیوان گاسپاریان را تداعی می کند یا کنسرت قبلی گروه چهارنفره «همنوا بابم» را؟
چراغ ها هنوز روشن مانده اند نورشان بر چشم مردم می تابد به ناگزیر بسیاری چشمان خود را می بندند و بی توجه لبه تلویزیون های بزرگ تالار گوش می سپارند به این همراهی ساز و انسان.
وقتی چراغ ها خاموش می شود دوربین ها نیز توان خود را نشان می دهند و او را هر بار از زاویه ای تصویر می کنند. پشت و جلو تا مردم عقب سالن راحت تر بتوانند حرکت دستانش را دنبال کنند. دیگر سکوت بر سالن حاکم است تا علیزاده راحت تر بتواند «بزن آن زخمه» را بنوازد.
فاصله بین رفتن او و آمدن گروه با هم فاصله ای کوتاه است که با تشویق پر می شود. کیهان کلهر، محمدرضا شحریان ،پسرش همایون و علیزاده می آیند. لباس های رنگ روشن پوشیده اند با یقه ای سنتی.می نشینند.
این بار نوبت نواختن و خواندن پیش درآمد آواز دشتی از «یوسف فروتن» است.
هرکس سازش را می نوازد و شجریان با حرکت سر و گردن همراهی می کندو سرانجام صدای شجریان بار دیگر در تالار وزارت کشور شنیده می شود. پس از خواندن دوباره اش هنگام حضور در جشن خانه سینما در تالار وحدت که به خواندن تصنیفی که بسیار دوست داشت قناعت کرد. او این بار خواند:«دل ز دستم رفت و جانم/ بی دل و جان چون کند/سر عشقت آشکار گشت/ پنهان چون کنم»
هم نوازی کمانچه کلهر و تار علیزاده با هم ادامه پیدا می کند تا شجریان ها بخوانند:« چون خروشم بشنود هر بی خبر گوید خموش / می تپد دل در برم می سوزد دل جان چون کند
...
رو سر بنه به بالین / تنها مرا رها کن/ ترک من خراب شبگرد مبتلا کن/ ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده »
....
تصنیفی قدیمی از اشعار مولانا «چو گل هر دم جامه بر تن کنم چاک از گریبان تا به دامن»
گروه می نوازد. اینک نوبت «بزن آن زخمه » است، همان که ابتدا بداهه نوازی اش را علیزاده اجرا کرد و آهنگسازی اش را نیز انجام داده است. گروه بر شعری از «شفیعی کدکنی» می خوانند و می نوازند. پدر و پسر باهم . صداهایشان می آید و می رود، یکی قبل از پایان دیگری هر چند با هم شروع کرده اند«بزن ساز اگر چند از آن سیم گسسته است / بزن زخمه اگر چند در این کاسه تنبور نمانده است صدایی»
و بخش اول پایان می گیرد با «اگر این پرده بیفتد من و تو نیز نمانیم»
و با تنها قطعه جدید بخش اول این برنامه اما بخش دوم همه قطعاتی است که برای اولین بار در ایران اجرا می شود.شجریان ها «تصنیف قدیمی» را با آواز افشاری می خوانند
«دو چشم مست نیلگونم / دو خواب آلوده /...هر آینه باز نگو تو آزادی و غم گوید گرفتاران /..اگر آن عیار شهرآشوب روزی مال من شود...دمم با جان برآیئدد که درونم یک همدم نمی بیند... من و رازی است به خون دیده ....ولیکن با که گویم چو محرم نمی بیند»
و حافظ نیز به کمک آنها می آید در قطعه «مقدمه روح الارواح» تا آنان با آواز بیات ترک و افشاری بخوانند:«شب نشین کوی سربازان و رندانم چوشمع/ روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست – بس که در ذر بیماری هجر تو گریانم چو شمع» و پایان می گیرد این قطعه با «آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت/ آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع»
ضربی افشاری رقص زار همراه با آوازی که می خواند«ای سلسله مو بر طره پر خم زن /یک سلسله مو بگشا صد سلسله برهم زن»
اما نیایش سهراب سپهری با نام «دستی افشان » قرار بود آخرین قطعه اجرا شده این کنسرت باشد،این بار هم آهنگساز حسین علیزاده .
آنان آغاز کردند «دستی افشان، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،هر قطره شود خورشیدی باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند روزن زوزن»
و تا پایان این قطعه را خواندند:«ای دور از دست!پر تنهایی خسته است. گه گاه، شوری بوزان باشد که شیار پریدن در تو شود خاموش»
تشویق ها نشان می داد که حاضران با بد و خوب کنسرت راضی هستند. به سوی صحنه می روند تا گل هایشان را بدهند جماعت زیادی آن جلو جمع می شود. گروه چندین بار طولانی تعظیم می کنند و می روند. مردم ناباور فریاد می زنند «مرغ سحر» ، «مرغ سحر» و از گوشه دیگر «فریاد» را می خواهند.
گروه بر می گردد. تشویق ادامه پیدا می کند. شجریان پدر می خواهد تا سکوت بر قرار شود تا سازها کوک شوند. به افتخار مرغ حق ایران کف می زنند. او باز هم سکوت می خواهد تا «دوش دوش ... باز باز.... با دو چشم ابروی پیوسته ...آتش دل من ...» را بخوانند. پدر و پسر با هم. همایون شجریان ورزیده است مثل کنسرت بم صدایش از صدای پدر کم نمی آورد و دوشادوش او می خواند. پدر نیز او را همراهی می کند.
تشویق ها و صداهای پایان قطعه «مرغ سحر» را می خواهند، یک صدا تا خاطره های گذشته را زنده کنند و استاد پاسخ می دهد:« مرغ سحر ناله سر کن ...داغ مرا تازه تر کن ..» و پسر هم او را همراهی می کند.
و مردم را در حالی که دستانش را برای همراهی بلند کرده اند همراه آنان می خوانندbr>این دست ها با تشویق ها همان بالا می ماند و بلند و یک صدا ادامه پیدا کرد تا این سه هزار نفر اولین شب کنسرت از سالن خارج شوند


منبع:میراث خبر

گزارش ایرانیوز از حواشی کنسرت امشب محمدرضا شجریان

چندین ساعت تلاش بی وقفه علاقه مندان کنسرت شجریان در پایان با یک صحنه کمدی به پایان می رسد . فردی که گویا با موبایل توانسته با داخل سالن وزارت کشور ارتباط برقرار کند کسانی را که پشت درهای بسته مانده اند را دعوت می کند تا صدای ساز کلهر را از گوشی موبایلش بشوند و بعدبا حالتی خاص ادای کلهررا درمی آورد ...


سالن وزارت کشور از ساعتها قبل از اجرای اولین اجرای کنسرت شجریان شاهد حضور قابل توجه مردمی بود که نمی شد تشخیص داد که کدام یک علاقه مند موسیقی هستند وکدام یک دلال بلیط شجریان ! نیروی اتظامی در اطراف سالن وزارت کشور حضور مشهودی با ماشینها و تجهیزات خوددارد و ترافیک سنگینی در اطراف میدان فاطمی حکمفرماست..
یک سرباز نیروی انتظامی به عکاس یکی از خبرگزاری‌ها اعتراض میکند که چرا از جمعیت بیرون از سالن عکس می گیرد ! عکاس هم در جواب می گوید که درجاهایی بدتر از اینجا کسی به او گیر نداده .نشان دادن کارت خبرنگاری هم فایده ای ندارد و سرباز ادامه میدهد.
در جایی دیگر جوان علاقه مندی در حال خرید بلیط شخصی است که عنوان می کند به خاطر اینکه پول موبایل قطع شده اش را بپردازد حاضر شده بلیطش را بفروشد. جوان علاقه مند برای بلیط شجریان 35000تومان می دهد چون معتقد است هنر قیمت ندارد. اوبلیط شجریان را دربازار سیاه آن خیلی ارزان خریده است.
بهروز غریب پور و عادل فردوسی پور از چهره‌های شناخته شده‌ای هستند که در شب اول دیده می شوند.
آقا اگه بلیطتو می فروشی بیا اینجا، جمله‌ای است که امشب هر شخص حاضر در محل میتوانست آن را بارها و بارها بشنود. یک نفر مانده در پشت سالن وزارت کشور غر می زند که اگرچه حتی پول برای بلیط شجریان ریخته ولی بلیطی نگرفته و پولش را هم پس گرفته است
یک نفر می گوید: نیروی انتظامی یک نفررا که خرید وفروش بلیط می کرده دستگیر کرده است.
در کوچه جنب سالن وزارت کشورکسی را راه نمی دهند چون می ترسند برخی از روی نرده های بلند سالن وارد تالار شوند !
ناگهان از میان جمعیت جلوی در سالن صداهایی بلند می شود، بلیط تقلبی ! یکی بلیط را به دیگران نشان می دهد ومی گوید :چون مهر ندارد تقلبی است .
سربازان نیروی انتظامی به مردم جلوی در ها می گویند آقا جلوی در تجمع نکنید.
دلالهای بلیط در اطراف سالن وزارت کشورفراوانند . یکی از آنها به دوستش می گوید بیا بریم آن طرف ، اینجا بده به ما گیر می دهند دوستش در جواب می گوید :مگه داریم دزدی می کنیم .
قیمت بلیط ها در بازارسیاه به دویست هزار تومان هم می رسد.
در یک گوشه جمعیت یک فرد که خودش یک استاد ایرانی دانشگاه توکیو در ژاپن معرفی می کند و برروی سکویی قرار گرفته که بالاتر از دیگران دیده می شود مثل میتینگی سیاسی برای حضار سخنرانی می کند.
او تمام این بی نظمی ها و به و جود آمدن بازار سیاه را گردن مدیر برنامه های شجریان می اندازد و بعد بحث به مسائل سیاسی و اجتماعی روز کشیده می شود
یکی از کسانی که بلیط گیرش نیامده با عصبانیت مانند ترانه های لس انجلسی که درباب عشاق شکست خورده منتشر می شود فریاد می کشد: دیگه نوارهای شجریان هم گوش نمی دهم.
گویا براساس اخباری که قبلا از تلویزیون پخش شده قرار بوده چیزی حدود صد و پنجاه بلیط در همان روز در گیشه سالن وزارت کشور فروخته شود به همین خاطر از صبح سه شنبه عده ای منتظر همین بلیط ها می مانند وحتی به طور خود جوش لیستی تهیه می کنند اما از فروش بلیط در گیشه خبری نمی شود.
یکی با اعتراض فریاد می زند دیگر به اخبار تلویزیون هم نمی شود اعتماد کرد.
دیگری هم مدعی می شود که خود استاد گفته است که هرروز بلیط فروشی می شود دیگری می گوید از دفتر دل آواز به مردم قول داده اندکه حتما 70 -80بلیط برای گیشه نگه داشته اند .
یکی کاغذی رانشان می دهد که در آن نوشته شده بلیط شجریان صدوده هزار تومان آن طرف خیابان !
دیگری با عصبانیت می گوید :دزدهای بلیط آن طرف هستند.
یک نفر که گویا از مسولان برگزاری کنسرت هست به میان جمعیت می آید مردم او را سوال پیچ می کنند.
یکی می پرسد درست است که گفتند اگه سالن خالی باشد مردم را راه می دهیم .این مسئول می گوید که سالن اصلا خالی نیست .
یک سرباز نیروی انتظامی به گزارش نوشتن خبرنگاری اعتراض میکند. خبرنگار هم در جواب او می گوید نوشتن او چه ربطی به او دارد و جرو بحث بالا می گیرد. مردم جمع می شوند و سرباز خبرنگار را به کناری می برد و خبرنگار هم می گوید باشد برویم. بعد که قرار می شود بروند سرباز منصرف می شود.
ناگهان یکی فریاد می زند: درهارا باز کردند و جمعیت به سمت در هجوم می آورد .

این گزارش فقط به حواشی کنسرت پرداخته است چرا که هیچ بلیطی به خبرنگاران رسانه‌ها و مطبوعات از سوی برگزار کنندگان این کنسرت تعلق نگرفته است و خبرنگارانی که به هر دلیلی موفق به خرید بلیط نشده‌اند فقط میتوانند به حواشی کنسرت آن هم خارج از محل برگزاری بپردازند!

شجریان ۲ ب ت

شجریان ۳ ب ت

شجریان ۴ ب ت

شجریان ۶ ب ت

شجریان ۱ ب ت

کنسرت اساتید در تهران

نخستین شب برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان و کیهان کلهر با بداهه نوازی تار حسین علیزاده شامگاه چهارشنبه شب در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد. برنامه‌ی شب اول با نیم ساعت تاخیر و با تشویق پیاپی تماشاگران آغاز شد. بخش نخست کنسرت با آواز دشتی (پیش درآمد پشتی، ساز و آواز، تصنیف قدیمی، ساز و آواز، بزن آن زخمه) ادامه پیدا کرد.


در این اجرا همخوانی همایون شجریان با پدرش محمدرضا شجریان از نکات برجسته و قابل تامل بود.


بر اساس همین گزارش بخش دوم کنسرت بعد از آنتراک 45 دقیقه‌ای اجراء شد . در بخش دوم آواز بیات ترک و افشاری، مقدمه روح الارواح، سازو آواز، چهار مضراب، تصنیف قدیمی، آواز اقشاری، ضربی افشاری (رقص‌زار) ساز و آواز و دستی افشان با شعری از سهراب سپهری پایان بخش شب نخست کنسرت شجریان بود.


براساس همین گزارش : در این اجرا تمامی ظرفیت 3000 نفر سالن وزارت کشور مملو از جمعیت علاقه‌مند بود و تعدادی از هنرمندان همچون حسین پاکدل، بهروز غریب‌پور و ... حضور داشتند.


لازم بذکر است: به وسیله‌ی تلویزیونهای مدار بسته که در بخشهایی مختلف سالن قرار داشت اجراء همزمان پخش می‌شد ودر بخش پایانی با تشویق بی‌شمار تماشاگران، برخی از علاقمندان به سمت سن هجوم بردند که گروه شجریان صحنه را با همکاری مراقبین سالن ترک کردند.

به گزارش ایسنا، دکور صحنه که گروه درآن به اجراء برنامه پرداختند ، مناسب با برگزاری چنین برنامه‌ای نبود. همچنین ماکت «باغ هنر بم » و عکسهایی از این پروژه در حال ساخت به معرض نمایش گذاشته شده بود

چند خبر

کنسرت محمدرضا لطفی نوازنده سر شناس تار ، شب گذشته ( 19 نوامبر ) در شهر گوتنبرگ سوئد برگزار شد .لطفی را در این کنسرت ، قوی حلم با ضرب و دف که به حالت ساز همراه ( ریتم ) نواخته می شد همراهی می کرد . این کنسرت حال و هوای عرفانی داشت و اقای لطفی و قوی حلم در هر دو کنسرت با لباسی سراسر سپید به روی صحنه حاضر شدند که در نوع خود بسیار جالب توجه بود . محمدرضا لطفی در ابتدا با قطعه ای در ابوعطا با ساز تار شروع نمودند که با استادی تمام حاضرین را که تعداد بیشماری سوئدی و افغانی نیز در بین انبوه ایرانیان مقیم سوئد بودند به تحسین واداشت . در این میان، خود نیز گاهی با آوازهای عرفانی حاضرین را محو فضای عارفانه کنسرت نمودند . سپس با سه تار قطعاتی در ماهور اجرا کردند که همان تم و فضای عرفانی را داشت و حسن ختام برنامه با دف به همراهی ضرب " قوی حلم " پرداختند .

***

هفتم آذرماه مصادف با سالروز درگذشت استاد سیدجلال تاج اصفهانی، خواننده است وی در سال 1282 شمسی به دنیا آمد و از حضور اساتیدی چون سید عبدالرحیم اصفهانی بهره برد.
وی در طی دوران فعالیت خویش کنسرت‌های مهم و متعددی را اجرا کرد و در طی مدت کوتاه کار در رادیو تهران و رادیو اصفهان آثار برجسته‌ای را اجرا نمود.
از جمله آثار برگزیده این خواننده می‌توان به آواز همایون به همراه مرتضی محجوبی،حسین یاحقی و ارسلان درگاهی آواز "نوا و شاه فتایی" به همراه ارسلان درگاهی، تصنیف‌های "آتش دل" و "در طبیعت" با آهنگ عبدالحسین برازنده (صفحات گرامافون) اشاره کرد.
وی همچنین آلبوم‌های فراوانی با اساتیدی چون سید حسن کسایی (نی)، جلیل شهناز (تار) و .. داشته است.
از جمله شاگردان تاج می‌‌توان به فرهنگ شریف، حسین شاه زیدی و علیرضا افتخاری اشاره کرد

***

   پس از دو سال علیرضا عصار با کنسرت خود سکوت سالن میلاد را می شکند.کنسرت علیرضا عصار دی ماه در سالن میلاد برگزار می شود.
علیرضا عصار از دو ماه پیش مشغول ضبط آْلبوم جدید خود است. قرار بود این آلبوم بعد از ماه رمضان به بازار بیاید اما به نظر می آید مشکلاتی مانع از این کار شده است. او در حال حاضر نیز مشغول فراهم آوردن مقدمات کنسرت است.
فواد حجازی آهنگساز و تنظیم کننده آثار عصار تصمیم دارد برای ادامه تحصیلات آکادمیک موسیقی به فرانسه برود و احتمال دارد این آخرین اثر مشترک آنها باشد. عصار در تلاش است تا آلبوم خود را قبل از کنسرت به بازار روانه کند.
این کنسرت به مدت یازده شب و هر شب دو سانس در سالن میلاد برگزار می شود. از دو سال پیش تا به حال و بعد از کنسرت مهران مدیری، در این سالن کنسرتی اجرا نشده است و در صورتی که کنسرت عصار در این سالن اجرا شود، می توان آن را آغاز دوباره ای برای برپایی کنسرت های موسیقی دانست.

دوستان عزیز این هم کاریکاتور روز:

حواشی کنسرت شجریان پایانی ندارد

ظاهرا حواشی کنسرت استاد شجریان پایانی ندارد. در تازه‌ترین حاشیه، یک سایت اینترنتی اقدام به دلالی رسمی و خرید فروش بلیط کنسرت شجریان نموده است.این سایت به کسانی که بلیط اضافی تهیه کرده‌اند پیشنهاد خرید بلیط‌شان را داده و برای کسانی که می خواهند بلیط شجریان را تهیه کنند قیمت پایه! پنجاه هزار تومان را داده است.

برخورد توهین آمیز ؟!

شجریان از سال ‌74 به بعد که کنسرت‌هایش به بهانه‌های مختلف تعطیل شد، تصمیم گرفت دیگر در ایران کنسرتی اجرا نکند؛ چون به اعتقاد او رفتاری که با مردم تشنه و علاقه‌مند این برنامه‌ها می شد بسیار توهین آمیز بود. محمدرضا شجریان تنها پس از سال‌ها به خاطر مردم بم خواند و به مدت سه شب پی در پی از در تالار بزرگ وزارت کشور به اجرای برنامه پرداخت. شجریان تا روزهای آخری که در ایران به سر می برد، هر گونه اخباری مبنی بر اجرا در ایران را بارها تکذیب کرده بود؛ ولی وقتی که او در اروپا در حال برگزاری تور سی وپنج روزه اش بود، مدیر برنامه‌هایش خبرنگاران را به شرکت دل آواز دعوت کرد تا خبری که بارها تکذیب شده بود را این بار تایید کند.

تایید این خبر در حقیقت آغاز رنج‌ها و مصائب مردم تشنه وعلاقه‌مندی بود که برای دریافت چند عدد بلیط کنسرت برخورد چندان مناسبی با آن‌ها نمی‌شود.

سایت‌ها مختل می شوند :

از هفته گذشته که روز رزرو بلیت کنسرت محمدرضا شجریان، اعلام شده بود، سایت دل آواز براى ساعت ها بالا نمى آمد و مختل شد؛ مسئولین سایت از مردم خواستند تا از مراجعه به این سایت خودداری کنند و هر کاربر احتمالاً باید بیشتر از چندین بار دکمه را فشار مى داد تا مى توانست بلیت هاى موردنظر خود را رزرو کند .سایت خانه موسیقی نیز که به رزرو بلیط می‌پرداخت اعلام کرد، به علت اتمام مرحله نخست فروش اینترنتی خدمات فروش این بلیت‌ها تا روز شنبه هفته گذشته متوقف شد.

بااین حال یکی از دست اندرکاران خانه موسیقی دیروز، یکشنبه، به ایسنا گفت:حتی برای افرادی که بلیط رزرو کرده‌اند تا این لحظه بلیطی وجود ندارد و ما شرمنده این افراد هستیم." او در ادامه گفت: قرار بوده بلیط در اختیار ما قرار گیرد، ولی هنوز این کار انجام نشده است."

حمله به مراکز فروش بلیط :

از هفته گذشته مراکز فروش بلیط شجریان هر یک با هجوم علاقه‌مندان کنسرت شجریان به نوعی خود را یا کنار کشیده و یا به گونه‌ای از ارائه خدمات لازم به مراجعه کنندگان سرباز زدند و همین امر باعث شد، بسیاری از علاقه‌مندان که به مراکز خرید بلیط کنسرت شجریان مراجعه کرده‌اند، موفق به دریافت بلیت نشوند.در میان علاقه مندان آثار استاد شجریان افرادی وجو دارند که روزهای متوالی برای تهیه‌ی بلیت به تهران می آیند و به تمام مراکز مربوطه مراجعه کرده ولی موفق به دریافت بلیتی نمی شوند. در میان این افراد پیرزن بیماری ‌که از درد پا می‌نالد نیز وجود دارد که به خاطر تنها فرزند بیمارش که عاشق شجریان است در صف ایستاده است.

هفته گذشته نیز خیابان‌های اطراف مراکز فروش بلیت کنسرت شجریان به صورت شبانه‌روزی با ترافیک مواجه شد و علاقه‌مندان به شرکت در این برنامه، شب‌ها را در انتظار تهیه‌ی بلیت در خیابان به سر بردند. همچنین معابر عمومی این خیابان‌ها و حتی خیابان‌های اطراف تا شعاع یک کیلومتری بسته شده و صفی ششصد متری شامل افرادی که اغلب آن‌ها نگران به دست نیاوردن بلیت‌های این کنسرت بودند تشکیل شد. آن‌هایی که در صف بلیط شجریان می ایستادند، باید اسم خودرا در لیست اسامی ثبت می کردند تا در ساعت‌های دوازده شب، 3 صبح و شش بامداد در هنگام حضور غیاب حاضر باشند!

حتی مراکزی که فروش بلیت این کنسرت را هم به عهده ندارند، با مراجعه و تلفن‌های مکرر علاقه‌مندان مواجه شده‌اند که باعث شده دفاتری چون بتهوون و هرمس تلفن‌های خود را تا روز آخر کنسرت شجریان روی پیغام‌گیر بگذارند. هم‌چنین دفتر موسیقی اعلام کرده برگزاری کنسرت استاد شجریان توسط بخش خصوصی اجرا می‌شود و این مرکز هیچ‌گونه دخالتی در آن ندارد.

شجریان بزرگ ۳۰۰

یکی از مراکز دیگر از هفته پیش بلیت رزرو مى‌کرد، ولی بعد کسانى که به صورت تلفنى اقدام به تهیه بلیت کرده بودند، وقتى در روزهاى بعدى براى پرداختن پول و دریافت بلیت تلاش می کردند، با تلفن‌هاى سراسر اشغال و درهاى بسته مواجه شدند. روى تابلوى این مرکز پارچه‌اى هم کشیده شده بود تا بلکه عابران متوجه‌ی آن نشوند!

مردمى هم از شهرهاى دیگر آمده و چند شب جلو مراکز اعلام شده خوابیده بودند. شجریان به همراه پسرش همایون، علیزاده و کلهر بعد از کنسرت اروپا مستقیما به ایران می‌آیند، چهار شب در برابر جمعیتی عظیم در تالار وزارت کشور قرار می‌گیرند و اگر اجرا برای دو شب تمدید شود، بعد از آخرین اجرا به سمت آمریکا پرواز می‌کنند. ولی آیا استاد شجریان را مطلع خواهند کرد که عاشقان او برای تهیه بلیت‌های نه چندان ارزان قیمت رنج‌های بسیاری کشیده اند و اکثر آن‌ها ناکام مانده‌اند.